اینجا پر است از نبودن هایت ؟ این طعم تنهایی عاقبت یک شب من را سخت دیوانه خواهد کرد
بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالیست شب چنین روز چنان آه چه مشکل حالیست
هر شب چشمهایم رو میبندم ساعت ها به این فکر میکنم دلتنیگی من چرا بخشی از رفتن تو بود ؟
هرشب که میخواهم بخوابم میگویم صبح که آمدی با شاخهای گل سرخ وانمود میکنم هیچ دل تنگ نبودهام.. صبح که بیدار میشوم میگویم شب، با چمدانی بزرگ میآید و دیگر نمیرود.
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توام فردا چرا نازنینا ما...
تو شب بخیر می گویی ستاره ها رقصان به خودنمایی می پردازند ماه لبخند می زند شب چه زیباتر می شود
هرچند من ندیدهام این کورِ بیخیال این گنگِ شب که گیج و عبوس است خودرا به روشنِ سحر نزدیکتر کند لیکن شنیدهام که شبِ تیره،هرچه هست آخرز تنگههایِ سحرگه گذرکند
در نبودت خوب خیاطی شدم ........ صبح تا شب ، چشم می دوزم به در .........
ز شب هراس مدار این هنوز آغاز است بیا که پنجره رو به صبحدم باز است چو آفتاب درخشان چه خوش درخشیدی طلوع پاڪ تو در شب قرین اعجاز است
شب تیره چه خوش باشد که مه مهمان ما باشد برای شب روان جان برآ ای ماه، تابان شو
چو شب به راهِ تو ماندم که ماهِ من باشی چراغِ خلوتِ این عاشقِ کهن باشی به سانِ سبزه پریشانِ سرگذشتِ شبم نیامدی تو که مهتابِ این چمن باشی شب بخیر
ای دریغا که شٖب آمد همه گشتیم جدا... خنک آن را که به شب یار و رفیقست خدا...
امشب چه شبی روشن و زیبا و مصفاست / احسنت، به این جشن دل انگیز که برپاست گویا که گلی پای نهاده ست به گیتی / کز فرّ و شرف، آبروی جمله ی گلهاست . . .️️ تولدت مبارک ️
اگر روزم پریشان شد فدای تاری از زلفش که هر شب با خیالش خواب های دیگری دارم شب بخیر
من که بیدارم از جدایی توست تو چرایی به نیمه شب بیدار ؟
La nuit est si belle Et je suis si seule شب چنین زیباست و من چنین تنها
تا شب همه شب خواب به چشمم بنشانم تا پر شود از حسّ حضور تو ضمیرم باید تو بگویی شبت آرام عزیزم تا با نفس گرم تو آرام بگیرم
چشم هایم را به بیمارستان می برم.. نمی دانم چه مرگشان شده! هر شب در خواب جایشان را خیس می کنند…!
به مسلخ می برد هر شب مرا رویای آغوشت !
ﺩﺭ ﺷﺐ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺗﻮ، ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺍﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺗﻮﺳﺖ… ﺗﻮﻟﺪﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ!
در این جادو شب پوشیده از برگِ گل کوکب دلم دیوانه بودن با تو را میخواست ...
روزا... بے حوصلہ ام... شبا خواب ندارم...
خدای عزیزم زندگیم امشب یه کم بهم ریخته میشه کمک کنی درستش کنیم
آغوش، ترکیب پیچیده ای ست از من و خیال تو... که هر شب مثل سایه روی دیوار خانه مى افتد...