متن مادر

جز غم ، ثمری نبرده از عالم خاک
عاشق تر این عالم خاکی ، مادر

حجت اله حبیبی

وطن
و تنم
مادر

..

جز رنج چه بود سهمت از این همه عشق؟
مظلوم ترین عاشق دنیا، مادر!

جای خالیِ بعضی ها درد می کند
مثل پدر
مثل مادر ...

مگر چه خواسته بودم از دنیا
شانه های پدرم را
که تا ابد بهش تکیه کنم

رعنا ابراهیمی فرد

با رفتنِ تو کُند شد انگار زمان
دنیا غمِ محض را به من داد نشان
بگذار صدایت بزنم یک دل سیر
مامان مامان مامان مامان مامان

راز دل را هنوز به مادرم می گویم
عشق او را هنوزم از دلم می بویم

ای آنکه دل را میبری جانم ببر در راه خود
تنهای تنها مانده ای ما را ببر همراه خود

شعر تو طغیان میکند اعجاز موسی میکند
در مسیر گردش اش با دل مدارا می کند

آتش عشقت در تنم لبریز شد از چشم ترم
آقا تو را گم کرده ام...

خاک را دوست دارم..
تو را بغل کرده است..
جای من خالی...

مادر مادر مادر یک شب دیگر تو بیا و در کنارم باش
مادر مادر امشب بار دیگر تو بیا چشم انتظارم باش

کودک بی تابم به دنبال تو می آیم گم شده در راهم
سردم شده میلرزم دنبال تو میگردم برگرد بریم باهم

مادر مادر مادر یک شب دیگر تو بیا و در کنارم باش
مادر مادر امشب بار دیگر تو بیا و بر سر بالینم باش

کودکم بی تابم به دنبال تو می آیم گم شده در راهم
سردم شده میلرزم دنبال تو میگردم برگرد برویم باهم

توقف شادی در 5:35 دقیقه بامداد

نام هیچ کتابی
یک تراژدی دردناک
در هوای غبار آلود
زنی؛ در هیاهوی زندگی

تختی که مرثیه آه سر داد
و آرام بخش ترین صدا را گم کرد

خسته از گریز مرکز
دایره زندگی را
پرت می شود

یوغ هجر
بغض تمام نشدنی
نحس...

زن ها نه قلب خانه اند
نه آشپزخانه خط قرمزشان است
زن ها تنها برای خود هستند
آنقدر در گوش دختران خوانده اند
شوهر کن خوشبخت شوی
بچه دارشو مادر شوی
غذا درست کن کدبانو شوی
اما هیچگاه به آنها نگفتند
تلاش کن تا موفق شوی
مدال بیاور تا قهرمان...

《 عشق مادر》

وصالش صحن دل را بیقرار است
دلش مملوه از مهر و قرار است

کلامی را به شرح و وصف او نیست
چون او لطف و کمالی از هزار است

حریمش نام گل را پایدار است
چو با آیینه ها همواره یار است

سخن را آب و رنگ...

تغییرات بدن ،رنج و زحمت بار حمل،
، درد ومشقت وضع حمل و ....؟
حال به محضی که چشم هایشان را باز کنند اول می پرسند فرزندم کو؟ حالش چطور است؟
این موجودات عاشق از خود گذشته که به دیدن حال خوب نوزاد قانع اند .
یک عمر مراقبند و...

مادرم آمد
باز هم صدای کلاغ
حیف بیدار شدم

همهٔ مُحبت هارو جمع کردم یک مُحبت مادر نشد

تقدیم به خاص ترین مخاطبم که ‘ مادر ‘ نوشته میشود ‘ فرشته’ خوانده میشود زندگی من بر سه اصل استوار است ‘نگاه مادرم’ ‘لبخندمادرم’ ‘دعای مادرم’ ♥️ مادر ♥️ ️

اردیبهشت
بویِ نمِ باران دارد.
بویِ یاس بویِِ دستانِ خدا را دارد.
بویِ بهار،بوی زنبق و شقایق دارد.
اردیبهشت
نامِ بهشت
بویِ اتاق مادرم را دارد...!!!

از فراوانی شکوفه ها و رنگ ها و عطرهایی که کودکی ام را در بر گرفته بود
با خودم فکر می کردم که مادرم
کارمند عطرخانه ی بهشت است...

اغوش تو دنج ترین جای دنیااااست

مادررررر





المیراپناهی-درین کبود

🌸بسم الله عشق🌸

من از اغوشِ تو زندگی رو شروع کردم :)
همونجایی که چشمای قشنگت مشتاقانه زل زده بود بهم که چشمام باز کنم ...
تو اولین نفری بودی که منو دوست داشتی
تو اولین نفری بودی که برات خاص بودم
خوبی های تو بود که منو ساخت....
نگرانی...

آینده اجتماع در دست مادران است.
اگر جهان به میانجیگری زن گرفتار شود،
تنها اوست که می تواند آن را نجات دهد.

میخواهم شروع به نوشتن کنم واژه ها…

مینویسن مادر……

قلم می گوید با چه کلمه ای می توان این فرشته را ستایش کرد ….




نویسنده :خانم المیرا پناهی درین کبود

هرگاه به اغوشش می روم

بهشت را میجویم مادر


نویسنده المیرا پناهی درین کبود