متن زندگی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات زندگی
بهتر است بگویم خیالی در بیداری بود.
خیال زیبا که مرا به اینجا رساند.
راه بسیار ناهموار بود و پستی و بلندی های زیادی داشت؛
اما با همه سختی ها،شکست ها، ناراحتی و ناامیدی ها، من تسلیم نشدم و برای ساختن زندگی دوست داشتنی ام تلاش کردم.
در این دریای بیکران زندگی گاهی ما به امواج پرتلاطم آن برمی خوریم و با دردسرها و سختی ها دست و پنجه نرم می کنیم و گاهی ممکن است در این راه مواج از تلاش ناامید شویم و تا مرز غرق شدن هم برویم.
اما این دریا همیشه مواج نمی...
نزدیک عید که میشه علاوه بر خونه تکونی دلمون رو هم بتکونیم ، بدی هارو فراموش نکنیم اما ازشون درس بگیریم و رها کنیم تا روی دلمون سنگینی نکنن
رها کنیم ؛
اون آدمی رو که همیشه به سمتش دویدیم ، منتظرش موندیم ، نگران و دلواپسش شدیم ، سعی...
زندگی ما کاملا منطبق با طرز تفکر ماست .
چنانچه می خواهیم در زندگی مان تغییری ایجاد کنیم ، می بایست طرز فکرمان را عوض کنیم .
لحظات زندگیم را چنان زندگی میکنم که هرگاه به زمان اجازه سخن گفتن داده شد بگوید؛ یکی هست که همیشه جلوتر از من و قشنگ تر از من زمان را به لحظه تبدیل کرد و گذشت.
۱۴۰۲/۱۲/۱۴مریم بیانی
ای کاشکی، با دل بفهمیم این که بی شک:
با عشق، غرقِ گُل، فضای زندگانی ست!
در بسترِ همواره مهرانگیزِ احساس،
امّیدواری، جان فزای زندگانی ست!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (برشی از یک غزل)
در اوجِ هوهوی هیاهویی هوس ناک،
«هو» را صداکردن، صفای زندگانی ست؛
در نغمه های«بغ بغوی» یک کبوتر،
«بغ» را نواکردن، بهای زندگانی ست!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (برشی از یک غزل)
هیچکس نمیداند فردا بوته های خار را چه کسی در زمین خواهد کاشت و نور را چه کسی درو میکند!
اما میدانیم فردا هم از پس هر زنده بودنی زخمی هست، شکستی هست ، اشتباهی هست و در نهایت ادامه دادنی هست.
امروز را مُرده ها نمیتوانند بخوانند ؛ پس...
ما باختیم زندگی را
چون هیچ کجا مکث نکردیم
زندگی نکردیم!!
شما نبازید
اگر عاشق شدید،کمی آرام تر....
مزمزه اش کنید اندکی...
بگذارید حتی
پرندگان سرگردان،درختان همیشه سبز، عابران تنها،
دکان های تعطیل ،کوچه های بن بست ببینند که عاشقید
در خلوت
میان شلوغی های فرساینده زندگی،
به آرامی،گره از...
اگر از من بپرسید خوشبختی را کجا میشود پیدا کرد
در جواب به شما میگویم
آنجا که با عقاید دیگران زندگی نکنید
اما بی احترامی هم نکنید .
.
عزیز حسینی
دلم در آرزوی دیدار تو می سوزد
هر لحظه ای که با تو هستم، به آسمان پرواز می کنم
در هر قدمی که با تو می رقصم، عشق تو را می جویم
به تو می گویم که تویی آفتاب زندگیم و تمامی شعله های آتش عشقم
با تو همه ی...
بسمه تعالی
اهلِ دل را عشق ، روزی میکند بیمارِ خود
دل که شد بیمار ، آسان می کند انکارِ خود
پیشِ چشمِ آینه ، هر کس خود آرایی کند
مثلِ گل غلطد به خون از سرخیِ دستار خود
در قمارِ زندگی ، لب را به آبِ تیغ شست
آن...
از حماسه ی پر غرور دنیا ،
واز التماس شب زده ی راهزنان شبگرد زمان
واز بلوغ تند راهبان سخت گیر معبد احساس،
چیزی نمی خواهم...
از رقص فواره ی افسونگرِ دلتنگی
واز پنجه ی پرزور مرگ
واز قمار شبانه ی زندگی،
چیزی نمی خواهم....
من از برج خاکستری اندیشه...
نیاز نیست ؛ که پیر شویی تا بدانی که زندگی ارزش غصه خوردن را ندارد همین که به گذشتة نگاه کنی
این مسئله رامی فهمی.!
خ.نواندیش
عمریست در واپسین ،انزوای تاریک پنجره نشسته ام
که شاید روزی تو باز آیی .
عابران خسته ی شب نشین ،آن لحضه را که تو بر من پا میگذاری به تصویر می کشانند
آن لحضه که ابرهای مه آلود ،از آواز سکوت پر است
و من برای گریستن خویش
آن...