100 متن کوتاه آغوش تو ۱۴۰۳ جدید 2024

آغوش تو....
علم را زیر سوال می برد....!
آنقدر آرامم می ڪند....
ڪه هیچ مسڪنی....جایش را نمی گیرد.

️️️

حس خوب دو بخشه:
۱_قَݪْْبِ توْ
۲-آغوش تو

به ماهى شباهت دارم
جفتمان غرق شدنمان زیباست
ماهى در اقیانوس
و من در آغوش تو...

هر صبح ڪه با خندہ ی نابت شود آغاز

از شوق ڪنم تا دلِ آغوش تو پرواز

می خواهم کمی نفسم بند بیاید!
ترجیحا در آغوش تو...

I need an event like your hug..!

دلم ، یڪ واقعہ از جنس آغوش تو میخواهد

️️️

سَر بر سَر و
لب بر لب و
آغوش تو ای یار️
رویای منِ عاشقِ دیوانه همین است!

هیچ‌ آلاچیق دنجی
همچو آغوش تو نیست.

️️️

آغوش تو ڪہ باشد...
خواب دیگر بهانہ اے براے خستگے نیست.
و تپش هاے قلبت میشود لالایے ڪودڪانہ ام
ڪنارم بمان
میخواهم..
صبح چشمانم
در نگاہ توبیدار شود!



️️️

تشنه ام تشنه ی آغوش تو حتی به گناه
آتشی بر تنم انداز جهنم به درک

آغوش تو
امن ترین
جای جهان است.
گر این آغوش تو گناه است
من تمنای گناهم!

تو کنارم باشی ...
حال من خوب است ...
خیالت راحت
من به جز آغوش تو ...
حتی به دیوار هم تکیه نمیکنم

️️️

جایی باید باشد
غیر از این کنج تنهایی
تا آدم گاهی آنجا جان بدهد
مثلا آغوش تو
جان می دهد
برای جان دادن...

آرام بغلم کن
آنچنان آرام که...
ثانیه هاهمه حسادت کنند
آغوش تو دنیای آرامش منه

️️️

گرما یعنی
نفس هاے تو
دست هاے تو
آغوش تو
من به خورشید ایمان ندارم...


احمد شاملو

~ ~

غیر آغوش تو هر کجا کا میروم ولگردیست...

آرامشی میخواهم از
جنس آغوش تو ...!
و لبخندی که
تمام دلهره هایم
را از یادم ببرد،
تا نقش ببندد عشق در
قاب زندگیم ...

معجون قلب عاشقم
آغوش توست
کافیست دستانت
به رویم باز شود تا
خودم را عاشقانه
در آغوشت بیاندازم .

آغوش تو دلچسب ترین حلقه دنیاست

زین حلقه مکن رحم به من تنگ ترش کن

چه آرامشی در من است
وقتی با منی،
و چه آشوبم بی تو
دور نشو
مرا از من نگیر؛
من حوالی توُ بودن را
دوست دارم..
آغوش تو بهترین وصف
دنیای من است...

️️️

شب ها

آرام بغلم کن
آنچنان آرام که، ثانیه ها
همه حسادت کنند
آغوش تو دنیای آرامش منه


️️️

.

روزی اگر بخواهم چیزی را با بهشت مقایسه کنم
شک نکن
آغوش تو
را نام خواهم برد.


️️️

آتش آغوش تو
با بوسه روشن می شود...

و آغوش تو
تنها جایی است که هیچ اتفاقی نمی تواند آرامش مرا بهم بریزد حتی مرگ ...

وقتی در خانه نیستی

زلزله

آتش سوزی

و حتی بادی که به پنجره می کوبد

وحشت زده ام می کند

می ترسم

هیچ راه فراری به آغوش تو نباشد.

با خیالت
زندگی می کنم
و با خودت عاشقی ...
کاش دو بار زاده می شدم؛
یکی برای
مردن در آغوش تو،
یکی برای
تماشای عاشقی کردنت!!

از چهارسوی جهان
گوشه دنج آغوش تو
جان میدهد
برای یک عمر
دیوانگی کردن...

آغوش تو خشخاش و لبت الکل خالص
آماده شدم کار دلم را تو بسازی ...

قباله ی گرما به نامِ
آغوش تو ثبت است️
تابستان بیخود از راه میرسد!

جهان بیمار و تب دار از هجوم ناامیدی هاست
فقط آغوش تو
درمان این حجم از تباهی هاست

آتش زدی قلب مرا من زنده ای جان داده ام
در حسرت آغوش تو ناجور تاوان داده ام

نَفَس نَفَس ، ️
عطرِ آغوشِ تو را خواهانم
در حوالیِ هوای تو ...
نفس کشیدن دارد.!

گرمای آغوش تو
یادآور"عصرهای تابستان" است
که میشود زیر سایه
دوست داشتنت آرامید و
عشق را به تشویش کشید.

من از آغوش تو
بارها به بهشت رفته ام
بهشت مگر کجا مى تواند باشد
جز آنجا که با خودت نگویى
کاش جاى دیگرى بودم

آغوش تو ...
آرام کند موج دلم را ...
دریای درونم طلبش لمس تن توست !

از نگاهت تا دلم
رنگین کمانی پر گشود
مثل بارانم
در آغوش تو زیبا می شوم

بی خانمانم
در اشوب تنهایی
به آغوشم بکش
آغوش تو مرا صاحبخانه میکند ...

نرگس ذکریا

آغوش تو سرزمین من بود
چه میکنم ؟
چه میکند
سرباز زخمی سرزمین های اِشغالی ...


نرگس ذکریا

بی خانمانم
در آشوب تنهایی
به آغوشم بکش
آغوش تو مرا صاحب خانه میکند ...

نرگس ذکریا

دل تنگ مرا آغوش تو لازم است رفیق جان

آغوش تو همان بهشت کوچک خداست روی زمین...
و زمانی که من در آن نفس می کشم
همانجا
باید زمان بایستد...

و آغوشِ تو بود
که ثابت کرد
گاهی در حصار دستانِ کسی بودن
میتواند اوجِ آزادی باشد!!!

مانده ام حس خوش از گوشهٔ آغوش تو بود
یا من از بدو تولد
به تو عاشق بودم!!؟

در آغوشم بگیر ، که آغوش تو ، در مان همه درد های بی درمان من است

چمدان بسته ام... امّا چه کنم دشوارست
فکر دل کندن از آغوش تو یعنی وطنم...

تشنه ام تشنه آغوش تو حتی به گناه
آتشی بر تنم انداز جهنم به درک

جای پیراهنم آغوش تورا می پوشم
نیمه گم شده من به تنم می آیی
ارس آرامی

آغوش تو که باشد
غم نیست
غصه نیست
آشوب نیست
آرامش مطلق است ،نعوذا بالله مگر تو خدایی...
حجت اله حبیبی

آغوش تو آرامگاه من و لبهای تو یادآور عشق است،
و دیار باقی قلبیست که تو در سینه داری،
میخواهم به این دیار شتاب کنم،
خدا بی شک مرا می آمرزد...

گرمایی بوده ام همیشه
ولی بین خودمان بماند، 
سرمایی میشوم وقتی
پای آغوش تو در میان باشد.

بی شک \ آغوش تو \
هشتمین عجایب دنیاست
واردش که میشوی
زمان بی معنا میشود
هیچ بعدی ندارد
بی آنکه حسش کنم ...
روحم تازه میشود...
تمام ثروت دنیا را به یک وجبش خواهم بخشید !

رشکم از پیرهن آید که در آغوش تو خسبد

من
از آغوش تو
بارها به بهشت رفته ام

شده آغوش تو دنیای من و زندگی ام
بغلم کن که من از ترک وطن می ترسم

دیار باقی آغوش توست...

زنده هستم تا ابد با خاطرات آن شبی

در کنارم بودی و من مست از آغوش تو

آغوش تو
سهم من از این عشق است
سهمی که به من
نخواهد رسید
و حسرتی که تا به ابد
مرا خواهد سوخت...
🖋📒
زهره دهقانی
(شادی)

آغوشِ تو بوی مهربانی دارد🥀
دستانِ تو حسِ زندگانی دارد🤝

ای کاش همیشه فصلِ باران باشد🌨
آن آب و هوا از تو نشانی دارد💕

دنیای به این بزرگی، یه آغوشِ تو به من بدهکاره!
حتی یه نگاه،
یه بوسه...

✍ ساجده حسینی