پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
میان تاریک ترین روزهای زندگی ات هم ناامید مباش!زیرا،زیباترین باران ها زیر سیاه ترین ابرهاست.شعر: تافگه صابرترجمه : زانا کوردستانی...
صبرچشمان ما ب دستان پر امید توست.. پروردگارادست پر امیدت را ب چشمان منتظر نشسته در صبر بکش.صبر ما امید ب توست🌱نویسنده سرکار خانم المیرا پناهی درین کبود....
در این دریای بیکران زندگی گاهی ما به امواج پرتلاطم آن برمی خوریم و با دردسرها و سختی ها دست و پنجه نرم می کنیم و گاهی ممکن است در این راه مواج از تلاش ناامید شویم و تا مرز غرق شدن هم برویم.اما این دریا همیشه مواج نمی ماند....
ای کاشکی، با دل بفهمیم این که بی شک:با عشق، غرقِ گُل، فضای زندگانی ست!در بسترِ همواره مهرانگیزِ احساس،امّیدواری، جان فزای زندگانی ست!شاعر: زهرا حکیمی بافقی (برشی از یک غزل)...
سرانجام در میان زمستان می فهمیدم که در من تابستانی شکست ناپذیر وجود دارد.از کتابِ تابستاننوشته های پراکنده از آلبرکاموترجمه ی بنفشه فریس آبادی...
مربی :چیزهای منفی زیادی درونمون جریان دارهاکثر اوقات خود ما مانع خودمون میشیممی دونید،چیزهای مزخرفی مثل حسادت،ترس،خجالتدیگه نمی خوام خودمو با این چیزا علاف کنممنظورم رو می فهمید؟می فهمید یا نه؟بازیکنان: نه ، نه مربی...نهمربی: شما می خواهید؟بازیکنان: نهمربی: نه ،نه منم اصلا نمی خوام،خب می دونید دلم میخواد وقتم رو صرف چی کنم؟ایمانی که واسم ارزشمنده! می دونید؟صرف نظر از کاری که انجام میدم یا به نتیجه نمی رسم یا ایمان به ای...
امید همیشه یک دلیل بوده استدلیل برای ادامه دادن،برای کوتاه نیامدن و تلاش کردن،برای دلگرم بودن در لحظه آخر،برای درنگ کردن در لبه ی پرتگاه،برای بلند شدن و ایستادن دوباره،برای پشت سر را نگاه کردن بعد از آخرین دیدار،به فردا امیدواریم که شب را رویا می بافیمبه معجزه امیدواریم که دعا می کنیمبه ادامه جمله امیدواریم که ویرگول می گذاریمبه عشق امیدواریم که می نویسیمو به رسیدن امیدواریم که منتظریمامید گاهی ندایی ست از درون، گاهی احس...
امید را برای روز های بد ساخته اندو چراغ را برای تاریکی...
میان قلب متروکه ام صدای دختری می آید که هنوز ساز امید واری می زند! مینشیند گوشه ایی و با حرفهایش نُت ها را یک به یک معنا میکند!!!می رسد به آخر اما در آغوش خدایش از پس متروکه ترین قلب باز ساز امید واری می زند!! . Sogol....
هر چقدر هم که فکر میکنم، دلیلی برای کم آوردن پیدا نمی کنم!هنوز خیلی زود است برای تسلیم شدن رفیق!دنیا هنوز خیلی چیز ها را به ما بدهکار است ها!مگر چکار کرده ایم که به این زودی ها خسته بشویم و زانوی غم بغل بگیریم؟کدام شادی های واقعی نصیب مان شده؟کدام خنده های از ته دل سهم مان شده!کدام اشک های از سر شوق مهمان، چشمانمان شده؟کدام یار، تنها بارِ قلب مان شده؟کدام آغوشِ امن و تکیه گاه محکم، حاکم احساسِ مان شده؟کدام همدم پای گریه و بغض ه...
بخاطر خدا بخند! تویی که دلت پاییز است، دستانت تابستان، و چشم هایت همیشه زمستان. بخاطر خدا بخند. بار دیگر زمزمه کن، و باور داشته باش، که هیچ چیز در این زندگی ماندنی نیست. حتی اگر دلت پاییز باشد، دوباره بهار می آید …...
بهار در می کوبد ! صدای خوشبختی و مژده ی شادی را از آنسوی سال می شنوم ! بدبینی را این طرف سال رها می کنم و چشمان نگرانم را با آب امیدواری می شویم ! بهار پشت در است و انتظار می کشد ! با روی باز و لبخندی گشاد در را به رویش باز کن !نازیلا زارع...
"ماه"همیشه ماه رو دوست داشتم، انگار بهم ثابت می کرد که وسط اون همه سیاهی و ظلمات شب که خدا سفره ی سیاه پهن میکنه تو آسمون؛بازم یه امیدی و یه نوری هست که همه جا به تاریکی محض تبدیل نشه.هر باری که ناامید میشم،منتظر می مونم تا شب شه تا به ماه خیره بشم و هر چی انرژی منفی تو وجودم هست رو بسپرم به اون تاریکی آسمون و هر چی حال خوب هست از ماه بگیرم...ماه از نظر من یه تیکه نوره که شب ها هر جا بری باهاته...یادمه زمانی که بچه بودیم، زمانی ...
اپیکور :هرگز زندگی تان به آخر نمی رسد تا زمانی که شما هنوز برای چیزی امیدوار باشید...
این روزها می گذرد، این روزها که کارد به استخوان زندگی رسیده و تحمل آخرین سنگر ماست. این روزها که غروبش ساعت ها طول می کشد، قلمی نمی چرخد، در تنگ گشوده نمی شود و نیمه ی تاریک زمین در حال گسترش است. شاید که آفت به مال و جان روزگارمان زده باشد اما خوب می دانم که روح مان در خنکای جزیره دورش به روزهای پاک نیامده می اندیشد؛ بی گمان ما سهمی از خاک خواهیم داشت و پرنده ایی در آسمان، اگر این خورشید که غروب می کند روزی برای ما و باورهایمان طلوع کند....
وطنم دوباره هوایت صاف خواهد شد و پرنده بر آسمانت خواهد رقصید، وطنمتو را بیشتر از جان دوست دارم و یقین دارم به روزهایی که در کویر تو آرام آرام باران خواهد بارید......
زندگی همیشه ...بر وفق مراد ما نیستهر نگاهی ...نگاه یک عاشق نیستزندگی ادامه خواهد داشتهر چند ...کسی که دوستش داریمبا ما نیستروز ها می گذرد دریابیملحظه ها ...کمتر از این دنیا نیستبیا باورمان این باشدهر گلی ...در خاک خود روییدنی ستپایان هر اتفاق غم انگیزی ...بی شک آغاز دوباره ایسترعنا ابراهیمی فرد...
یگانه پاسخ به اندوه، زندگی کردن است. زندگی کردن همراه نظر داشتن به گذشته. به خاطر آوردن آنهایی که از دست داده ایم؛ و درعین حال، با امید و اشتیاق به جلو گام برداشتن و آن حس امیدواری و فرصت داشتن را از طریق محبت کردن، سخاوت مندی و همدردی انتقال دادن.- نینا سنکویچ- تولستوی و مبل بنفش...
برای تمام بی راه های رفته ببخش ،بگذار احساسات قدری هوایی بخورد...گاهی بدترین اتفاق ها هدیه ی زمانه و روزگارند... تنها کافیست خودمان باشیم!که خود را برای تمامی این بی راه رفتمان ببخشیم و به خودمان بیائیم تا خدا تمامی درهایی که به خیالِ باطلمان بسته را به رویمان باز کندتنها خودت باش و زیبا بمان و بگذار با دیدنت هر رهگذر نا امیدی لبخندی بزند رو به آسمان و زیر لب بگوید:هنوز هم می شود از نو شروع کرد...
بین خودت و گذشته ات یک دیوار آهنین بکش و خود را از آن جدا کن و در حال زندگی کن و امیدوار آینده باش....
زمانه ی سیاه سپری می شود، روشنایی بر آستانه ایستاده است، باران می نشیند، آسمان صاف خواهد شد، آرامش خواهد رسید و شوربختی ها پایان می گیرد......
بر ماست که بهشت کوچکی کنج خانه هامان بسازیم، با گیاه و شعر و موسیقی.بر ماست که آسمان را به زیر سقف اتاق هامان ببریم، بر ماست که لبخند بزنیم، بر ماست که تحت هر شرایطی، سرزنده و امیدوار بمانیم، برماست که بدانیم، بر ماست که بیشتر بدانیم...که بعد از این، هر خانه، یک سیاره ست... سیاره هامان را سبز و با شکوه نگاه داریم و از گزند بیماری و اندوه، به دور.بر ماست که خیال های خوب کنیم و نور را از روزنه ی کوچک نگاه هامان به زیر پوست لطیف و بی گناه خانه...
خبر خوب اینکه ابرها هرگز حریف آفتاب نشدند...نه شادی ها و نه دردها مطلق و همیشگی نیستند ! این روزها هم خوب یا بد ، سیاه یا سفید ؛ تمام می شوند...!...
رفیق نازنینم.🌿فقط اومدم بگم لابه لای این شلوغی ها وکلافگی ها وبالاوپایینهای زندگی یادت نرود زندگی کنی یادت نره از زندگیت لذت ببری..اگه روزهایی که میگذرونی روزهای سختین باید بهت بگم یه نگاه به پشت سرت بنداز اونوقته که میبینی توسخت تر از اینهاشم گذروندی.واین روزها هم مثل همه ی روزهای دیگر میگذره.پس. یادت نره که ناامید نشی وباقدرت ادامه بدی.شاید زمانی که ناامیدمیشی فقط چنددقیقه تا موفقیتت باقی مونده باشه..یادتم نره به این دنیا اومدی که زندگی...
دائم واژه ی امیدوارکننده به دیگران اهدا کنید، نه تنها احساس بهتری خواهید داشت بلکه شخصیت مثبت خود را نیز قوام بیشتری خواهید بخشید ...ساکت نشستن را تمرین کنید، به ندای درونتان گوش کنید، یاد بگیرید که احساساتتان را تخلیه کنید هرگز احساساتتان را سرکوب نکنید و به درون نریزید. اندوه های خود را با آدمی قابل اطمینان مطرح کنید. به خاطر داشته باشید که احساساتی که بیان شده اند دیگر به همان اندازه گذشته ناخوشایند نیستند !به خواسته قلبی تان بچسبید اما ...
اگر هر روز هفته،هرساعت،هردقیقہ،هرثانیه..!کیلومتر ها تا ستاره ها پرواز کنی!تلاش هایت بی فایده است!🙃🙈صبور باش!هرچیز به وقتش!نیاز نیست دنبال چیزی بدویی!بالاخره به سراغت می آیند!😌امیدوار باش به فردایی که ستاره ای از آن دوردورها...در دست های مهربانت اسیر تو میشوند : )\! رهایی درآسمان نوشت!✍🏼✨ بدون اسمم کپی نشه!‼️...
ذهن زندگیاز سرشاری لحظاتیمملو خواهد بودکه سبب آنتنها امیدواریبه عشقبه آرزوهای دور و نزدیکبه تولد فرزندانودلیلی برای زنده ماندن باشد...
پرنده زیبای منگاهی همه چیز را به حالِ خود بگذار و راه خودت را برواز سختی ها عبور کن و چشمانت را به تلخی های دنیا ببند و امیدوار باشو در گوشِ روزگار ناسازگار ، بگو ؛حالِ من خوب است و تو هرگز حریفِ حالِ خوبِ من نخواهی شد !وشاد باش و لبخند بزنپشت بکن به سایه های سیاهی که هنوزاز ترس رسیدن به سپیدی چشم بر روی طلوع زیبای خورشید بسته اند.... ؛...
من هنوز منتظرم"امید" و "آرزو"دست در دست همبه خانه برگردند...!...
امیدوار باش ، رنج تموم میشه....
قدرت واقعی در یک قلب امیدوار است.آریا ابراهیمی...
خودم جانم !به خودت بیا!این روزها بیشتر حواست به خودت باشد،کمتر غصه تراشی کن،این درد همیشگی نیست این وضعیت همیشگی نیست. هیچ چیز همیشگی نیستاز این روزها بسلامت عبور خواهی کرد. @MojeMosbatChannel...
با اینکه بعضی وقت ها غیر ممکن به نظر می رسد، با این حال نیازی نیست که خودت را در غم هایت غرق کنی. شرایط هر چقدر هم بد باشد، می توانی مطمئن باشی که فردای روشن تری در انتظارت خواهد بود....
در دلم غوغاست اما رازداری بهتر استچشم می دوزم به در ، امیدواری بهتر است...
تاریک ترین روز ، اگر تا فردا زندگی کنی ، از دنیا خواهد رفت....
یک روزهایی هستند که دورند، دورند، خیلی دورند.اما می رسند... بلاخره از راه می رسند....
و ما زمستان دیگری را سپری خواهیم کردبا عصیان بزرگی که درون مان هستو تنها چیزی که گرم مان می داردآتش مقدس امیدواری است......
چه آرامشی به جانت می افتد وقتی احساس امیدواری در رگ های زندگیت جریان پیدا می کند! چه آرامشی دارد وقتی سایه ی خدا را در تمام ثانیه های زندگیت احساس می کنی! همین ها قوی ترین نسخه های شاد زیستن است آرام باش جانم و به روی تمام مشکلات لبخند بزن!...
در آرزوهایت بلند پرواز باش و در تلاش برای رسیدنشان تسلیم ناپذیر !که آخرِ امیدواری ها ، ایستادن ها و تلاش کردن ها ، همیشه خوب است ......
ای کاش که هر لحظه بهاری باشیهر روز پر از امیدواری باشیهر ۳۶۵ روز امسالسرگرم شمردن هزاری باشی !...
خوشبختی سه ستون دارد :فراموش کردن تلخیهای دیروزغنیمت شمردن شیرینیهای امروزامیدواری به فرصتهای فردا ......
جهان جای عجیبی است ! اینجا ایران استکشوری که در آن بچه ها در دبستان زبان های مختلف را میآموزند ، به آن ها هر روز صبح یک لیوان شیر و یک لقمه از نان سنگک با خامه و عسل میدهند، بچه ها باید صبح ها شعر های حافظ و سعدی را مرور کنند.مادرها امکان ندارد نگران بچه ها باشند، هر فرزندی تا از خانه خارج شود ، هزاری هم که نخواهد به بهترین و سلامت ترین شکل به خانه بازمیگردد...اینجا پدرها با حقوق های بازنشستگی پادشاهی می کنند و سرشان بابتِ آمد و رفت م...
در دلم غوغاست اما راز داری بهتر استچشم می دوزم به در / امیدواری بهتر است...
بی تفاوت باش به جهنم !!مگر دریا مرد از بی بارانی؟؟...