متن دلبری
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلبری
و عشق دیر وقتیست الفبای واژگانش خشکیده
و چکامه های عاشقانه اش خاکستر شده و باد برده است
وبرلباس عابرانی شاید بنشیند که با عصبانیت بتکانندش، بی آنکه بدانند دلبریهای معشوقی بوده است.
برای نفس کشیدن
به اکسیژن نیاز دارم
اما برای دوام آوردن
تمامِ احتیاجم
تویی ❤️
✍️اسماعیل دلبری
دلبر!
بیا
تا
دل بردارم ،
از همه
هوایی میشوم وقتی هوای دلبری دارد
به خود میگویم انگاری !!!
هنوزم دوستم دارد
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
وای اگر جای دگر دلبری آغاز کند
به رقیبان نکند روی خوش ابراز کند
وای اگر خاطره هارا ببرد از یادش
برود ناز کند، ناز کند، ناز کند...
برشی از ترانه /عرفان طهماسبی
حرف بزن...
صدایت را دوست دارم
بگو.!فقط بگو!
چه فرق دارد؛
از من!
از تو!
از باران!
در آغوشم بگیر،
و در گوشم...
از ماندن بگو!
از دوستت دارم هایی بگو،
که از شنیدنش دلم بریزد !!
از دلبری چِشم هایت بگو.!
که چگونه دلم را هوایی کرده...!
از هر...
تو برای من انقدر خاصی
انقدر وصف نشدنی که
واقعا توصیفت با این چندتا کلمه
نشدنیه ...
ولی بدون انقدر زیاد دوست دارم که
برای درکش نیاز به این کارا نیست،
تو برام یکی از با ارزش ترین و
مهم تریم آدمه زندگیمی
اینو همیشه بدون !( :
ببخشید که...
تو گفتی مرا دوست داری و من از شوق به خیابان رفتم، درخت ها به من سلام می دادند و باد مرا به آغوش می کشید، «چه شیرین است داشتنِ تو. :)»🧡🔗
تو را دوست دارم نه تنها به رسم عشق ، بلکه به رسم قدرشناسی
تورا دوست دارم به رسم مهربانیت
تو را دوست دارم به حرمت تمام لحظه های خوبی که ساختی
تو را دوست دارم به رسم نگاهت که جز عشق در آن ندیدم
تو را دوست دارم به...
دلم را آرام باز کردم، وقتی دنیایم را دیدم پروانه ها با بال های رنگی شان با پرواز روی چشمانم نشستند
من از هر جهانی خوشحال تر بودم و خداروشکر که تو شدی جان و جهانم🩵
ملینا مدیا نوشت✨
دلبری را بلدم ، ناز کشیدن بلدی
گر به سازِ تو برقصم ، تو خریدن بلدی
ای که گفتی که تو را عاشقم ای باد صبا
عشق را دیدن و از عشق شنیدن بلدی
بادصبا
زن که باشی ...
دوست داری ساعت ها برایش از عشق فلسفه ببافی
تا یک لحظه لبخندش را ببینی .
می توانی تمام دردها را تحمل کنی و تنهایی به دوش بکشی ،
اگر درمانش آغوش معشوقه ات باشد .
ساعت ها با حرف هایش کلنجار میروی ، ذهنت
جنگی...
ناز چشم تو با یک وجب دلبری اش
روی اغواگر تو با یک وجب روشنی اش
همه گویند که او ناز ندارد، ای وای
اما من قفل شدم روی لب صورتی اش
کوثرنجفی(چشمه)
زلف فر تو با یک وجب دلبری اش
دل را بی تاب و حال را پریشان می کند
دلبر مو فرفری ، روزت مبارک👩🏻🦱👀🫀
کوثرنجفی(چشمه)
جادوانه می خوانم
جوانه می زند و من ترانه می خوانم
به شوق عطر گلی نوبرانه می خوانم
برای آن که بگیرم سراغی از جانان
دوباره با دل و جان عاشقانه می خوانم
مقیم جنگل و باران و سبزه زارانم
شکوه برگ و بری دانه دانه می خوانم
بگو به...
آئین دلدادگی
چنان بی قرار تو هستم که باز، قرار تو دارد دل و دیده ام
به شب های بارانی نوبهار، به باران ترین شیوه باریده ام
یکایک همه کوچه ها شاهدند، پی تو اگر دربدر گشته ام
فدای سر تو که بین همه، سر سروری را پسندیده ام
تمام...
گلم! جز «تو» نمی خواهم سری را/
نمی خواهم، به جز «تو» دلبری را/
نباشد حسّ من مانندِ زنبور/
که بعد از «تو» بجوید دیگری را/
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس