تاصبح دم/کوکو می کند پنجره/مرغ باران نمی خوابد
پرواز بوسه است/شب های آسمان/ستاره های دنباله دار
سیل/بند پاره شد/دانه دانه تسبیح
آسمان دی/پُر شد از بادبادک/رنگین کمان
درخت سیب میوه سرخ وشیرینش را پس از در آغوش گرفتنم هدیه داد
دسته کردم/شعر را/نقطه،سوال را پشت خانه پنهان کردم
زمین خورد/اسب/شیهه ی دُرشکه
ها می کند/گنجشک زنگوله های یخ را/بخار لای شاخه ها
دلم پر از رسیدن است دلواپس افتادنام نیستی، تو به فکر سبدی!
می گذریم/از این زمستانِ سیاه/ باد تلخ صبح میلادی
آرزوی پاییزیم را بر دوش می کشم این برگریزان تمامی ندارد..
غم را غمفرا می گیرد وقتی که نامام را می شنوَد
میشود/برای امدنم/ خندههایت/ به استقبالم بیایند.
وقتِ رفتن است/ بقچهایاز خاطره/ برایم ببند
مه/ تا دید/ غرق راه رفتنت شده ام/ ترا/ در خودش /گم کرد.
درانتظار بامداد اشک ریخته است فردا سهم ما عمرگمشده
دلِ درخت پُرازشکوفه باد چشمک می زند
سر میگذارم روی شالِ پروفایلت لاکو آنی همیشه
چه میشود/ چشم درچشم/ پلک نزنی/ در این شبِ طولانی/ یلدا
زمزمه های دل غربت زده ام را به نسیم سپردم تابرساند به تو.
خشکیده دریا میان نفت ماهی ، دودی شده
میترا/آفتاب به یلدا می آویزد/چمدان سنگین آذر
دانه دانه شد شب/هندوانه افتاد/یلدا شکست
جمع شدیم/دورِ پاییز/حافظ هم خاموش