متن دیدار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دیدار
شبونه هوات افتاد به سرم
مگه تو هوا هم هستی؟
پیدا شو ای مرهم بر زخم پنهانم
تا صبح دیدارت بیدار میمانم
اوایل فکر میکردم در من گم شده ای
و اگر پیدایت کنم به تو خواهم رسید و دلم آرام خواهد گرفت
اما اکنون میفهمم تو در من حل شده ای
عشق تو تمام من است
و من از دیدار اول ، در وصال تو ام!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
روشن تر ازخاموشی
زلال اشک
درپاشنه یِ دیدار
صیدنظرلطفی
پاره کن،
پیراهن هجران را!
تا زمستان به در رود
و خورشید
در برکه بخواند
صبح های دل انگیز
بهار دیدار را...
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)