متن سکوت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات سکوت
خیره در نقطه ای پر ابهام
خیره در کشاله یک شمع
خیره در اندوه وحشتناک زمان
انگار همه شب نگاه ها ...
در پس پرده ی یک راز مات و مبهوت است
نگاهی پر از سکوت ...
پر از زجه ...
پر از مرگ تکراری چشمی مصلوب
و نقطه ای...
دوستش داری...
اما او نمی خواهد دوستت داشته باشد
چون...
دوست داشتن را بلد نیست
عاشقش هستی
اما او نمی خواهد عاشقت باشد
چون عشق را بلد نیست
از خاطره ها حرف می زنی
اما او سکوت می کند
چون خاطره ها را فراموش کرده است
یک تخت بیمارستان برایش...
گاه با حرف های دیگران جان دادن دوباره را حس میکنم..
فریاد از درون را شنیده ای؟
اگر نشنیده ای بدان شانس با ت یار بوده...
اما اگر شنیده ای..
میدانم ک گویی کسی در گوش ت فریاد میکشید اما اطرافت سکوت بود..
بگذار نگویم از نفس های تنگی ک...
از آسمان باران میبارید و او اشک میریخت...
آب میشد میان رفت و آمد انسان هایی ک توجهی ب او نمیکردند...
آب میشد و صدایش بلند نمیشد..
کسی نگاهش هم نمیکرد..
دستهایش خشک شده بود..
پاهایش بی حس..
نگاهش قفل شده بود ب یک سمت..
همان سمتی ک دخترک کوچکی...
زندگی را کودکانه دیدم
این جهان را نوبرانه چیدم
در سبد تدبیر پنهانش کردم
در رویا و خیال
در شعر های عاشقانه
در سکوت شعله های آتش پنهانش کردم
شاید
شعر خوشبختی من را
آن شاه ماهی اقیانوس ها گفته باشد
در جهانی که دیگر مال من است
بی خیال...
غرق سکوتم بی تو بی تابم ، نمی آیی ؟
کابوس ودرد است زندگی ، خوابم نمی آیی ؟
تو نیستی ! دورم ز باران وجودت ، گل
همچون کویرخشک و بی آبم ، نمی آیی ؟
در موج توفانهای عشقت غرق گردیدم
راه نجاتم ! من به گردابم ،...
گاهی سبد سبد گل سوریست قلب من
گاهی نماد زنده به گوریست قلب من
این مغز من مسیر خودش را شکسته است
خود را به دام پیله ای وارونه بسته است
یک عمر رو به آیینه دیدم که کیستم
یک عمر روبه آیینه دیدم که نیستم
اصلن من اتفاق تن...
بعضی وقتا وضعیت انقد قرمز نیست که آژیرو بکشن
اما همون آژیر وقتی به صدا در میاد خیلی از وضعیتا رو قرمز میکنه
پس یه وقتا بهترین کار سکوته و سکوت یعنی قهر
بعضی موقع ها هم همه چی هست بجز اونی که باید باشه مثلا یه بچه تنها که...
ترس و لرز است که در بین لباس من و تست
بانگ هر صاعقه ای، تیرِ خلاص من تست
در سکوتم چقدر شعرِ مُکدر شده است!
در صدایت چقدر نغمهء پرپر شده است!
و غم انگیز ترین قصه ی این چرخ کبود
در عشقبازیء تو با عشق نبود
بوسه می...
گاه گاهی با خود بیندیش....
در سکوت.... بی نقاب..... بی انکار..... به راستی چه چیزی به زندگی تو زندگی می دهد؟ آیا چیزی هست که اگر همه چیز را از تو بگیرند با تو بماند؟
سکوتت
عذاب می دهد گروه را
و در کشاکش خاک و خون
دست هایشان طعم تاول گرفته
چنین محجور چرا مانده ای هنوز؟
سعیدفلاحی (زانا کوردستانی)
سکوت نکن …
زمزمه کن گاهی !
قدم بزن در کوچه های زندگی …
و گاهی آرام پرواز کن …
این آبی بیکران مال تو نباشد …
مال کیست ؟
سکوت پر از ناگفته های چشم های خسته از تکرارست
با آنکه جز سکوت جوابم نمی دهی
در هر سوال از همه پرسیده ام تو را
از شعر و استعاره و تشبیه برتری
با هیچ کس بجز تو نسنجیده ام تو را🕊🌿
پاکت سیگار
خوب است یا بد نمی دانم
فقط یک شعله ی آتش میان من او فاصله است.
روشنش میکنم همین حالا
کام میدهد یا کام میگیرد نمیدانم فقط دنبال گم شدن میان دود سیگار می مانم.
حمید پناهی زاده