متن عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق
گریه کنی ،گریه کنم
خنده کنی ، خنده کنم
قدم زنی ، قدم زنم
ناز کنی ، ناز کشم
من عاشقم ، عاشق منم
عشق چنین برد ز من ، هوش مرا
عشق چنین دهد به یار، جان مرا
امیررضا بارونیان
بارون شدیدی میبارید...دستم قفل دستش بود،فشاری داد و گفت؛تندتر بیا خیس شدی...سرمامیخوریا...اونوقت من حال و حوصله مریض داری ندارم..از حرفی ک زد خندش گرفت..قدمامو آهسته تر کردم و با جدیت گفتم؛احتیاج ب پرستاری ندارم،لازمم نیس نگرانم باشی،خودتم میتونی تند تر بری تا سرما نخوری،لبخندی زدو گفت؛وا کن گره ابروهاتو دختر،چقد...
مث بید ب خودش میلرزید،چندباری تکونش دادم اما جز اینکه کلمات نامفهومی رو تکرار کنع و بلرزع حرکتی نکرد،عاروم صداش زدم...ضربه ای ب صورتش زدم و سعی کردم بیدارش کنم،،،وحشت زده چشاشو وا کرد ونشست...نفس نفس میزد،لیوان آب رو جلو لباش گرفتم و عاروم گفتم؛نترس چیزی نیس فقط خواب دیدی،یکم...
روی لب تو خنده و شادی باشد
بازار غمت رو به کسادی باشد
لبخند خدا نصیب هر روز شما
صبح همگی بخیر و شادی باشد
....
بهزاد غدیری/شاعر کاشانی
در سینه خود کینه ندارم ای دوست
من کینه ی دیرینه ندارم ای دوست
دنیای من اینگونه رقم خورده عزیز
جز مهر تو در سینه ندارم ای دوست
....
بهزاد غدیری ، شاعر کاشانی
همواره تو در سردَر خاطر هستی
یک همسفر شهیر و نادر هستی
هرگز تو گمان مبر که رفتی از یاد
در خاطر ما تو حیُّ و حاضر هستی
بهزاد غدیری شاعر کاشانی
تقدیم تو کوله باری از شادی ها
مانند پرنده سهمت آزادی ها
حالا که شده تولدت می گوییم
بالاست فقط پرچم مردادی ها
بهزاد غدیری (شاعر کاشانی)
واللهِ که چون گوهر نابید همه
من شب شده ام بلکه بتابید همه
گفتم که سلامی بدهم برگردم
من آمده ام اگر چه خوابید همه
بهزاد غدیری (شاعر کاشانی)
صد شکر که فرزند شما گُل پسر است
با خنده ی او وجودتان بال و پر است
هنگام رسیدن به کهن سالیِ عمر
آنکس که شود عصای دستت پسر است
بهزاد غدیری / شاعر کاشانی
یک نامه ی عاشقانه حتماً بنویس
با عاطفه و مِهر فراوان بنویس
بنویس ؛ خدایا دلمان سبز شود
با خطّ خوشت زیر باران بنویس...
...
بهزاد غدیری / شاعر کاشانی
برایم کمی عشق بیاور وُ
دو لقمه،
\دوستت دارم\
و قاچی بوسه
--از لبهایت،،
تا صبحم بخیر شود.
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
زخمی به دل افتاده آنرا مرهمی نیست
بغضی نشسته در گلو ، راه دَمی نیست
تنها بمانی با حضورش در خیالت
با خاطراتش سر کنی درد کمی نیست
بهزاد غدیری (شاعر کاشانی)