پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
خورشید،امروز از لابه لای چشمانتبه من سلام می دهدمگر می شودتو باشیو صبح هایم به خیر نشود ... ️️️...
مثل هر روزمن غرق زیبایی توزیبایی ات صد چندان میشودوقتی چشم میگشایی وبا عشق می گوییسلام . روزت زیبا...
تو کیستی؟ بهاری؟ به من بگوکه هنگامه کرده ایاز نور و شبنم و گُلِ سرخوقتی از دهانِ برگ ها سخن می گویی وبا پیچ و تابِ آب می خندی واز میانِ بادبه نجوا سلام می گویی ...وَه! چه هستی تو؟عشقِ خورشیدییا لبخندِ ماهِ سیمین چهر؟بگو: فرشته ای از آسمانیا که خنده ی گُل؟و شب که ماه، صدای موجِ تو را می شنودمیانِ کاج ها چه نرم می خوابد...
در باغ های دورهزار چشمِ زرد رنگبا درخشش و گرمیِ ظهرِ تابستانسلام می کنندآفتابگردان های درشترو به خورشید، با نورهای زردسرود می خوانندگویی هنوز ون گوگ نشسته وگرمِ نقاشی ست ......
تو عزیزِ خدایی و آرزوی کسی در این دنیا که هر روز صبح به شوقِ دیدن تو چشم هایش را باز می کند! هر روز صبح خندان تر باش! آرام تر؛ مهربان تر؛ بخشنده تر؛ صبورتر؛ باگذشت تر..! حواست به نگاه خدا باشد که چشمش به زیباتر شدن و لایق تر شدن توست! صبح یعنی لبخند… لبخند یعنی تو… تو یعنی اوج خلقت… سلام شاهکار آفرینش...
️عامل بیداریِ هرصبحِ این عاشق؛سلامبا توأم عالیجنابِ عشق؛️ امروزت بخیر️️️...
بخند جان دلم !خنده ی تو پرتو نوری است که صبح را دل انگیز می کند؛که از درز کنار پرده ی اتاق رخنه می کند به داخل و تمام وجود آدم را گرم می کند!پس بی بهانه و بی دریغ بخند " دلیل دلگرمی من در صبح های تکراری و خسته کننده "...می شود پروانه بود و به هرگُلی نشست..اما بهتراست مهربون بودوبه هردلی نشست..!!میگویند :هر وقت دلت برای کسی تنگ شد , نگاهش کن".... نبود. , صدایش کن".... نشنید , دعایش کن . . من با سلامی ...
خورشید هم به عشق نگاهت طلوع کردصبحت به شوقشاعر لبخندها سلام... ️️️...
دوری ات ، دوری یک شاه ز یک مملکت استغم دلتنگی شب های رضا خان ، سلام...
چاک پیراهن و یک بوسه ی ناب از لب توترس رسوایی اقوام مسلمان سلام...
بخند محبوبم!که دوری تنها واژه استو هربار که گنجشکی پشت پنجره آواز می خواندصبحانه ی مرابا سلام گرمی از توشیرین و دلچسب میکند!️️️...
همچنان در پاسخ دشنام می گویم سلامعاقلان دانند، دیگر حاجت تفسیر نیست...
چکنم گرکه توراباز سلامی نکنم🌹چکنم گرکه تورا خوش به کلامی نکنم🌹پس تو بشنو زمن غمزده اینبار سلامندهی گر توجوابی به سلامم چکنم🌹ما که از دوری یاران ضررها دیدیمندهی گر تو جوابی به پیامم چکنم🌹...
بی گمان روزِ قشنگی بشود امروزمچون سرِ صبح، سلامم به تو خیلی چسبید!!️️️...
به تو ای پنجره ی رو به خیابان؛ سلام...تب عشق گل خشکیده به گلدان ؛سلام...قصه ی بوسه ی آن نیمه شب پنهانی؛ای پریزاده و دردانه ی باران ؛سلام ...گفته بودی همه شب چشم به راهم شده ای؛آمدم سوی همان دیده ی گریان ، سلام...آمدم معتکف محفل چشم تو شوم ؛مسجد جامع تاریخی کاشان ؛سلام ...شاعران از رژ قرمز چقدر کم گفتند ؟شب شعر و غزل و سرخی فنجان ، سلام...چاک پیراهن و یک بوسه ی ناب از لب تو ،ترس رسوایی اقوام مسلمان ، سلام ...مثل یک رود در آ...
امروزبوسه ی جوانه ای راروی ساقه ی غمگین زمستان دیدمدلم آرام شدمثل درختی که باد،راز دلش را برایش فاش کرده است امروز دلم خواست شماره ی بهار را بگیرمسلام کنمحالش را بپرسمو بگویم کی از راه خواهی رسیدمیخواهم کوچه را آب و جارو کنم... امروز دلم خواست لبخند بزنمدلخوش باشم به صدای غلغل سماوردلخوش باشم به سلام مادردلخوش باشم به عطر گرم چایامروز دلم خواست برای غم کاری کنمبگویم خبر داری ...
با دهانى پر از بوسهچگونه بگویم “سلام”با چشم هایی پر از بوسه چگونه نگاهت کنمکمکم کنخیلی طبیعی رو به رویت بایستمبه هم سلام کنیمو بگذریم......
عزیزم سلاماین روزها تا دیروقت در تخت فکر می کنم ، دروغ گفتم اگر بگویم فقط به تو!اما در فکرهایم تو هم هستی.تو هستی، همه جا .دیروز تا در خانه را باز کردم و از آن همه شلوغی پرت شدم در خانه و خنکی کولر آبی خورد در صورتم فهمیدم هنوز هم خوشبختم.عزیزِ من هی یادم می رود قرار بود چه بنویسم! برای تو می نویسم و هر بار هزار چیزِ دیگر می گویم غیر از آن که باید بگویم.عزیزِ من این روزها دارد با من کاری می کند که از من برای تو چیزی باقی نماند، اما ...
همرنگ سپیده و سپیدار شویدمشتاق سلام و مست دیدار شویدروشن شده چشم آسمان صبح بخیردر میزند آفتاب بیدار شوید...
نه رفته اینه پیام آمدنی داده ایخانه در تصرف بوی توستتو نیستی و خانه در تصرف بوی توستحس می کنمتنهایی ستاره رااین همه ستاره ی تنها ؟یکی به یکی نمی گوید بیاهر یکاز آسمانه ی خویشچونان چشم پرنده درخشاناز آشیانه ی تاریکحس می کنمنیش ستاره رادر چشممطعم ستاره رادر دهانمو طعم یک کهکشان تنهایی رادر جانمکجای جهان بگذارمتتا زیباتر شود آن جا ؟بنویس می آیمتا آشیانه به گام و به دست و سلامآراسته شود...
هر کس به صبح به جانان خود کند سلام ای دلبرک وشمس بی مثال من صبحت بخیر......
بر صبحِ شاداب و شبنمِ بهار، سلامبر نوای سبزِ جنگلیبر مدارِ آسمانِ آبی و سپید ...ای رنگ های رفته به مژگان!در باغ با من شکفتیدای رودها!در دشت با من سرودیدای سایه های بسته به رفتار!ای کاش از اعماقِ روحمباخبر بودیدای کاشآهِ مرایک بوته می دید ویک روز می پرسید:آیا برای من تو می خندی؟!...
سلام یعنی آرزوی سلامتیآرزوی آرامشآرزوی روزگار قشنگشعری قشنگ تر ازین ؟...
با تُ هر بار سلام وبا تُ هر صبح بهشت...خیرِ هر روزِ من از بوسه ات آغاز گرفت ...!...
سلام ای دلبر شیرین تراز جان سلام ای مهربان یار ای همه جان بیا تا پربگیریم باهم ای یار بیا تا جان بگیریم با هم ای جان...
سلامی بر گروه خوب و پرکارسلامی بر دوستان یارو همکاربیایید تا شویم نزدیک ازدوربگردد چشم بدخواهان همه کوربیایید تا که قدر هم بدانیمکه تا ناگه زیکدیگر نمانیمبیایید تا که با هم قصه گوئیمزدیروز وزامروز از فردا بگوییمبیایید تا که باهم شاد باشیمزحقدوکینه ها أزاد باشیمبیایید تا شویم سرمست از عشقبگوییم یادازین عشق یادازین عشقبیایید ای عزیزان وقت تنگ استحسادت کینه دردل ننگ ننگ استبیایید تا شویم یکرنگ و یکدلدلا دلبرشود دلبرشود ...
خدا کنه واقعا هر سلام ۶۰، ۷۰ تا ثواب داشته باشهخیلی روش حساب کردم، در واقع تنها توشه آخرتمه...
صبح یعنی بهانه ی یک سلام به تُوتا صبحم با سلامِ تُوبخیر شود.....
خرداد جان سلاملطفا : پر از اتفاق هایدوست داشتنیخبرهای خوبلحظات شاددست های گرمچشم های مهربان باش...
همین حد قانع ام گاهی،سلامی حال و احوالی برایم عاشقی یعنی،،بدانم خوب و خوشحالیدو گیسوی پریشانت قشون شاه قاجاری و من مشروطه خواهی با تفنگ برنوی خالی ببخش ای همسفر اما من از پرواز می ترسمتمام عمر خود گفتم امان از درد بی بالیهمیشه یک غزل جان مرا صد بار می گیرد (چه رفتن ها که می ارزد به بودن های پوشالی)غمی دارم تهمتن گونه روی سینه ام امانمی گنجد به روی پرده های شوم نقالیاگر هفت آسمان بارد به آنچه زیر پا ماندهشکوفه می ده...
.برسان سلام ما رابه رفوگران هجران؛که هنوزپاره ی دلدو سه بخیه کار دارد…...
سلام... روز قشنگی است،دوستت دارمچقدر عاشق این جمله های کوتاهم...
صبح و ِطلوع شعر و غزل ، ناشتای تویعنی سلام ، زنده شدم با دعای تو...
...کوچه وقتی کوچه بود،که عبورِ تو بودکه سلامِ نگاهِ تو بود.کوچه وقتی کوچه بود،که باران بودپرستو بود،هزار رویای بر زبان نیامده بود.وگرنه کوچه چه بود؟جز راهی اندک،با آدم هایی اندک......
️به خورشید و بر آفتابت سلام به چشم لبالب شرابت سلامبه صبحی که با خنده ات خیرشدبه لبخند شیرین ونابت سلام ️...
سلام می کنم به طلوعی که تو را برایم نوید داده است.....
گره خورده/بغض/ در حنجره محله/خانهها/بی جوش و خروش/هیچ دری باز نمیشود/صبحگاه/به کوچهها سلام بگوید/پرده کور کرده پنجرها را/صدای بلبلی نمیاید/گاهگاهی/کلاغی قار قار میکند/نگاهی به دور و بر/پروازمیکند/همین...//...
از کجا دریافتی درخت ِ اسفندگانبهاران را با احساس سبز تو سلام میگویدو ببر بیشهغرورش را در آیینه احساس تو میآراید؟از کجا دانستی؟احمد شاملو...
و چه حالِ خوشایندیست بیدارشدن با بوسه هایی که طعمِ نابِعشقِ تو می دهد وقتی به بالینمآمدی بوسه بارانم کن و بگذارچشمانم با لمسِ خورشیدِ نگاهِ توبه زندگی سلام بگویند ......
.اینجا ، زمین …ارزانتر از همه چیز ، انسان !نرخَ ش هم بروز نیست !امّا ،مصرفش تاریخ دارد !سلام ، تولیدَش !و انقضایش ؛خداحافظ !...
سلامِ خوبی دادم ؛ولی او خداحافظیِ بهتری کرد !...
سلام غربت زیبای صبح فروردینرسیدم و نرسیدی سراب چله نشین...
سلام پنجره ی نیمه باز خردادیترک ترک شده در کوچه ها ی آزادی...
سلام بر وفاداران؛به آن ها که هنوز بر سفر کردهشان پابندند،به آن ها که سر در گریبان اند،به عاشق ها که نگاه میکنندحسرت میمکند و پوست لبشان راخوراک دندان هایشان میکنند وبغض به خورده گلو میدهند وهمیشه به جایی خیره میمانند ..سلام بر آوارگان؛به آن ها که جایی به جزکنار مطلوب را نمیپسندندهرروز میگردند که پیدایش کننداما ناکام میمانند ..سلام بر بیچارگان؛که چاره ای جز سوختن ندارندرهایی را نمیخواهند ،بند یار را به بی بند و بار...
ﺩﯾﺪﺍﺭِ ﻧﺨﺴﺖ ﺗﻮ ﺁﻫﻮﯾﯽ ﺑﻮﺩﯼ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽﺍﺕﺑﻮﻕِ ﻣﺎﺷﯿﻦﻫﺎ ﺭﺍ ﻻﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻭ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺳﻔﯿﺪﻡ،ﺳﯿﺎﻩ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ ﯾﮏ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺑﻪ ﺭﯾﺘﻢِ ﻗﺪﻡﻫﺎﯾﺖ ...ﭘﯿﺶ ﻣﯽﺁﻣﺪﯼﺷﺒﯿﻪ ﺭﻗﺼﻨﺪﻩﻫﺎﯼ ﺍﺳﭙﺎﻧﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﻣﯽﺭﻗﺼﻨﺪﻭ ﮐِﺶ ﻣﯽﺁﻣﺪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥﺯﯾﺮِ ﮔﺎﻡﻫﺎﯼ ﺗﻮ ...ﭼﻪﻗﺪﺭ ﺷﺒﯿﻪ ﻋﮑﺲِ ﺁﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩﯼﺩﺭ ﺁﮔﻬﯽِ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺗﯽِ ﺑﻮﺭﺩﺍﯼ ﺧﺎﻟﻪﺍﻡﮐﻪ ﺑﻪ ﭼﻬﺎﺭﺩﻩﺳﺎﻟﻪﮔﯽ ﺩﺯﺩﺍﻧﻪ ﻭﺭﻗﺶ ﻣﯽﺯﺩﻡﺩﺭ ﺯﯾﺮﺯﻣﯿﻦِ ﻧﻢﻧﺎﮎِ ﺧﺎﻧﻪﯼ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮒ .ﭼﻪﻗﺪﺭ ﺷﺒﯿﻪ ﺧﻮﺍﺏﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﯼﺩﺭ ﭘﺸﺖﺑﺎﻡِ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥﻫﺎﯾﯽﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻔﺖﺳﻨﮓ ﻭ ﮔﺮﮔﻢ ﺑﻪ ﻫﻮﺍ ﻣﯽﮔﺬﺷﺘﻨ...
گردی زمین تمامی خدا حافظی ها را به سلام ختم می کند...
و تو هر روز صبح ناخداگاه زیباترین اتفاق هر روزممی شوی..وقتی از پنجره ی شیداییبا نگاه های عاشقانه اتعرض دل من راتو سلام می دهی.....
با تو هر بار سلام وبا تو هر صبح بهشت...خیرِ هرروزِ من از بوسه ات آغاز گرفت️️️...
چشم هایت رابه چشم هایم بیاویزمن با نگاه تو بر میخیزمبه خورشید سلام میدهم️️️...
صبح به خیر های تو،️بوی بهار، می دهند!تازه و دوست داشتنی ...سلام که می کنی،شکوفه ها، گل می کنند، بر لبان خندانت!...