متن عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق
من در عشق سرشار از باریدن،
بر پهنه شیشه این پنجره بودم
اما او تنها رد انگشت قلبی،
روی بخار آن شیشه بود!
ارس آرامی
شایعه کرده بودند که عاشق شده ام.
میگفتندعجیب دوستش دارم.
عجیب مهربان است.
آنقدرحرف دلم میان مردم پیچید،که خودم نیز غریبانه عاشقش شدم....
درهرلحظه ای،درهردم وبازدمی،بااونفس می کشیدم.
بااومی خندیدم.
نمی دانستم عشق راهردوبایدزندگی کنند.
حال من عاشق بودم واودرفراموشی من سِیرمیکرد.
.
.اصلاهمه اش تقصیراین مردم است.
من عاشق...
زنها نه به فکر شاهزاده ی سوار بر اسب هستند
نه تاج بلورین می خواهند
حتی دوست ندارند
شیرین قصه ی کسی باشند
که به خاطرش به جان کوه می افتد
آنها فقط مردی را می خواهند
که با دستهایشان آشنا باشند
و به آنها اطمینان دهند
که نااُمیدشان نمی...
دروغ میگویند که عشق بارها اتفاق می افتد.
آدمی تنها یکبار عاشق میشود...
پس از آن هرچه پیش آید، یک دوست داشتنِ ساده یِ پیش پا افتاده است...
الان که دارم به صدای طنین اندازت گوش می دهم.
گویا جریان آرامشی ناب را به روح و روانم وصل کرده اند.
می گویند: اگر با صدای دلبر آرامش بگیری و خوابت بگیرد، تو یک عاشق واقعی هستی.
حال که دارم به صدای دلنوازت گوش می دهم، درحالیکه تو برایم...
صبح طلوع دوباره خوشبختی و آرامش
و امید دیگری است
بگشای دلت رابه مهربانی
و عشق رادر قلبت مهمان کن
بدون شک شکوفه های خوشبختی و آرامش
در زندگیت گل خواهدکرد.
عشق شور و تکاپوست بیا بشناسیم
به تن جامه ی ناجوریست بیا بشناسیم
عشق سوختن و ساختن زیبایی ست
دفتر وفا و بی وفاییست بیا بشناسیم
عشق دل را به قفس دادن شیریست
جنباندن دم اش به شغالیست بیا بشناسیم
عشق غرش ابر غم و برق خنجر ست
سیل ساینده...
اولین بار، عشق را در دو گوی عسلی کشف کردم.
اولین بار معجزه را در دو تیله ی عسلی دیدم.
اولین بار طعم شیرین دوست داشتن فردی را در دو چشم، که به رنگ عسل بود، دیدم...
آن دو گوی عسلی، چشمان سیاه به رنگ شب مرا تسخیر خودش کرد....
من از چشمای تو انرژی میگیرم
یه لحظه تودلم نباشی میمیرم
این روزها که آرامم
خود را به دست باد می سپارم
و گوش فرا میدهم
می خواهم بدانم چه میگوید این سرکشِ رها
شاید این حجم از بی قراریه باد
نجوای عاشقانه ی زنی باشد
که در میان لمسِ عشق
خاک،
عشق را از او ربود
و اکنون زن
بی...