متن عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق
فرض اینکه
اصلاً تو دلت نمی خواهد دوستم داشته باشی
پس چرا قلبِ بیشعورِ من
برای دوست داشتنت پافشاری می کند ؟!
یک جای کار می لنگد
یا تو این منِ دیوانه را دوست نداری
یا بی گمان ؛ من دیوانه ام
----------------
اسماعیل دلبری
روی دفتر، لای دفتر، پشت دفتر، پس کجاست؟ /
شاخه گل های سرودن: «عین و شین و قاف» کو؟؟
«آرمان پرناک»
با رویاهایت در من ببار
و کار عشق را یکسره کن
این روزهایم را
برای تو نگه داشته ام
تا زیباترین شعر جهان را
با بوسه ای از جان من بیرون بکشی
با رویاهایت در من ببار...
زمانی که باران می بارد، تو در خیالم می آیی!
و تمامی قطرات باران، به موهایم می بارند،
و دست تو و باران در آنها می آمیزند!
باران به جای تو به یاری احساس پاکم می آید و
گام هایش را کوتاه می کند،
و باران دیوانه وار می رقصد،...
تو شب باش، تا من ستاره بارانت کنم،
تو آسمان باش، تا من ابر میان آغوشت باشم،
تو دریا باش، تا من ماهی زیبای میانه ات گردم،
تو گل باش، تا من سبزه زار وجود تو گردم،
تو آفتاب باش، تا من بیابانی پر از زیبایی تو بشوم،
تو خدا...
وقتی می گویی: دوستت دارم!
تنهایی خودم را به خاطر می آورم
و شعرهایم را از یاد می برم!
...
بگذار چشم به راهت بمانم و
تمامی روزهایم را بشمارم،
باشد که یاد تو هر روز سراغم بیاید!
...
بگذار به یاد عشقت
به گلدان ها آب بدهم و
بال...
بگذار به یادت بیاورم!
و با عشق و ناز به دیدارت بیایم.
بگذار چون گذشته صدایت کنم،
و سراغ یادگاری هایت بروم.
...
تو از ماهتاب کدام شب آسمانی،
که چنین مستانه و خماری؟!
...
بگذار جام شراب را
از دستان تو بگیرم و بنوشم و
لبانت را مزه ی...
هنوز طعمِ نگاهت به چشم می آید
بخند عشقِ غم انگیزِ سال های دور ...
آرمان پرناک
وقتی عشقت را از دست می دهی ، قصه ها ش دیگر تمام بشو نیست چون جای خالی یک دندان تو دهان ، بیشتر از شصت وشش تا دندان سالم درد و قصه دارد برای گفتن. / محمد رضا کاتب /
گره زدی عشقت به قلب عاشق من بادل چه میکنی که شدی توپاره تن
نمیذارم بدزده کسی قاپ دلت رودلم باتومی بینه تواین عالم بهشت
حس دلم به توعوض نشدهیشکی مث توهم نفس نشدفکرتوام توهم فکرمنی حس میکنم تیکه تنمی
عشق توقلب منوداغون کردچشمای منوغرق بارون کردغصه هاقلبم دوره کردن مثل دارپیچیدن دورگردن
گاهی اوقات زندگی، حسِ طنز بی رحمانه ای دارد
چیزی را که همیشه به دنبالش بوده ای،
در بدترین زمان ممکن به تو هدیه می کند!
سالم، کسی ست که با خود و آدم های اطرافش در حال جنگ و ستیز نیست،
نتیجتاً حضورش به آدم انرژی میده!
بیشتر از...
برگرد افکارم پریشان است برگرد
خوابم پر از کابوس و هذیان است برگردد
من بی تو روزم شام تاریک است، هرچند
شب های تو بی من چراغان است، برگرد
دل خوش به تو بودم ولی حالا که رفتی
مرغ دلم سر در ڰریبان است، برگرد
گفتم نرو انگار نشنیدی و...
آرامشم بودی تو را گم کرده بودم
آرام گشتم تا تورا پیدا نمودم
باران شدی بر روی گلبرگم چکیدی
شبنم زده من عاشق بوی تو بودم
تو قبله ومحراب دل بعد از خدایی
تو ناخدایی کن به دریای وجودم
در هر نفس نام تو شد ذکر،لبانم
پیچیده ای همچون دعا...
تو نه!
گلوله ات راست می گفت !!
آدمی که پای قلبِ خود ایستاده
سایه اش زود کج خواهد شد
«آرمان پرناک»
من میخِ محبت را
برای قابی رویایی
به دیوارِ عشق کوبیدم،
یک نفر دیگر
کلاهش را به آن آویخت ...
«آرمان پرناک»
وای به حال قلبی که پیش توگیرمیکنه یارخداییش عشق توآدم پیرمیکنه
خودتم نمیدونی گندزدی به احساسم خودمم نمیدونم چرامسخ چشماتم بااونهمه بلاکه آوردی سردلم بازدوست دارم وازدوریت تره چشم
آخ که چقددوست دارم طعنه نزن به احساسم آرزومه فقط باتوباشم وعشق بشناسم