متن وطن
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات وطن
خوب می توانم
همه ی کلمات لغتنامە ها را بدزدم و پنهان کنم
اما هرگز نمی توانم، جز این سرزمینی که در آن هستم
سرزمین دیگری را موطن خود کنم.
شعر: بروسک صلاح
ترجمه: زانا کوردستانی
آشوب میگردد دلم وقتی که میبینم
دلهای عاشق خسته از جبر زمان هستند
وقتی کسی دلواپس مرگ قناری نیست
یعنی که مردم ظالم و نامهربان هستند
تورا وطن میپنداشتم
حال که از پیش تو میروم
گویی که ترک وطن کرده ام
گویی کودکی طرد شده از آغوش مادرم
دیگر هرکجا که سُکنا گزینم
غریب از وطنم
به راستی که ادمی میتواند وطن باشد برای دیگری
مرا به خودت بازگردان
وطنم
دوباره هوایت صاف خواهد شد
و پرنده بر آسمانت خواهد رقصید،
وطنم
تو را بیشتر از جان دوست دارم
و یقین دارم به روزهایی که
در کویر تو آرام آرام باران خواهد بارید...
وطن جایی ست
که روح در تبعید نباشد
وطن
یعنی روح در تبعید نباشد
وقتی کسی را به هر دلیلی از وطنش جدا می کنند
بخشی از او را کشته اند
و بخش مانده تا زمانی که زنده است خونخواه بخش مرده است
این جدال پنهان، نمک همیشگی زخمهای مهاجرین است
غربت را نمی شود در ترازو وزن کرد
قد غربت را نمی شود...
.
کاش طوفانی بیاید که
بادش بدی ها را از جا بکند
سیلش غم ها را ببرد
بارانش زخم ها را بشورد
و رنگین کمانش
روحمان را از نو زنده کند...
چه فایده ای دارد؟!
انتشار کتاب های جدید چه فایده ای دارد؟
و ساختن راههای جدید؟
و سوارشدن در ماشین های آخرین مدل؟
و چه فایده ای دارد کفش های نو بپوشیم؟
و پالتوهای جدید به تن کنیم؟
و مایوهای مد روز؟
و وطن همچنان کهنه... کهنه!
محمد الماغوط
مترجم:...
او را وطن کردم
مرا به غربت تبعید کرد!!
ارس آرامی
او را وطن کردم
مرا به غربت تبعید کرد...!
ارس آرامی
دست نامردی که دل / پاکت نشونه گرفت فکرنمیکردمیرسونه / قلب پاکت به بهشت شاگردای توراهت / به خوبی ادامه میدن باشهادت نمیمیره / یه مردی که واسه میهن افتخارکسب کرده علمش / توی جهان زبانزده ازترورش چشم ملت / چشمای یه جهان تره