متن کبوتر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کبوتر
کفتر نامه بر و پا پَر و چاهی آمد ...
وعده دادم به دلم اینکه تو خواهی آمد
وعده دادم که به مهمانی من می آیی ...
گرچه خوابت به سرم سرزده گاهی آمد
..
بهزاد غدیری
ضریح آینه و آب
اشکی بروی گونه خیسش چکید و رفت
نجوا نمود و از دلش آهی کشید و رفت
در ازدحام ساحت محبوب شهر عشق
با خاک راه حضرت جانان خزید و رفت
بی آنکه چشم دل بسپارد به غیر دوست
حتی کبوتری به نگاهش ندید و رفت
با...
در حال بارگذاری...