متن کوتاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کوتاه
روزِ سعدیِ بزرگو، روزِ نثرِ پارسی
بر دلِ اهلِ ادب، بادا نفسزا و، نکو
نوبهار و، بوی نارنجو، فضایی عالی
شور و شوقو، وجد و حالیو، هوایی عالی
چشمتان بادا برای خوب دیدن، پُرسو
حسّتان بادا به شعرِ ناببودن، دلجو
امشب به یادت فال قهوه گرفتم.
چقدر لبریز بود از بی کسی و تنهایی.
چه پارادوکس غریبیست عشق!
میپژمراند؛
میسوزاند؛
نابود میکند؛
و باز،
زندگی میبخشد!
در پارادوکسی جنونآمیز،
دل پُراحساسم،
سوختن و ساختن را،
بینهایت،
دوست دارد...
اگر عشق نبود تو را نمی شناختم و اگر تو نبودی عشق را نمی شناختم.
گفته بودم تماشای تو بهار را به ویرانه ی من می آورد ؟
خطوط تنش روی پیراهنِ جا ماندهاش ماند؛
رفو نمیشود ترکهای پیشانی من!
شاید زندگی همین باشد
رقصیدن
هنگامی که درد نیز
در من پایکوبی میکند...
از،دنیا دل پُری دارم
دستم به او برسد گیس از،سرش می کَنم
دنیای بَد اَخم بی پیر
ازهرم عشق چیز زیادی نمانده است
جزاینکه روی شیشه دل "ها" گذاشته
آنکه همیشه از من و از عشق میسرود
این بار پشت جمله اش اما گذاشته..!!!
.
ریشه در خاک اگر داشته باشی ، حتما
باعث رشد و نُمو دگران خواهی شد
۰۰بَدَل به باد شدم، دلخوشم به اینکه فقط
مرا قلمرو گیسوی تو وطن شده است۰۰۰۱
و از شهری که بی مِهر است
(سَر) در آخر، کوچ کردی تو
(از دفترِ بابا)
به یادِ پدرم🖤
یه پنجشنبه یِ دیگه و دیدنت
بازم من، بازم تو، باززز بوسیدنت💔
برایِ پدرم🖤
بغضِ دَم کرده یِ اَبرَم
ناشَکیب از تَبِ صَبرَم
شده تقدیرِ من این که؛
بشوم همدمِ جَبرَم
تشریحِ چَشمش؛ آیه هایِ بیقراری
کابوسِ شب، رویا شد و امیدواری
وقتی مست بودم همه چیو دوتا میدیدم ولی طورو باز یدونه
در شبِ بیتابِ احساسِ دلم
نغمهگر شد، شورِ حسّاسِ دلم
ساعتِ صفرِ عطشزا، کوک گشت
با نوای سازِ احساسِ دلم