متن انتظار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات انتظار
و این منم
زنی تنها
که لبخند هایش خشک شد
موهایش سپید شد
و دخترانگی هایش پوسید
در انتظار مردی که هیچوقت نیامد
✍ تو هیچ وقت نبودی...
وقتی نرم نرمک،
به کوچه باغ احساسم سرک می کشی؛
و می گویی:
«هستی؟»
هستی ام زیر و رو می شود؛
دریای درونم آشوب می گردد؛
طوفان می دمد،
در بند، بندِ وجودم؛
امّا، چو بازمی نگرم،
می بینم تو نیستی؛
و فقط،
سایه ی...
تو هیچ وقت نبودی؛
حتّی در دلِ آن شب ها،
که تا قلبِ سپیده،
به مِهرِ دیدارت،
ستاره شمردم!
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)
موهای تو پریشان باشد بهتر است
شانه می خواهی چکار
نگاه می کنم به خویش
به این منی که چندی رفته است
با این من عاصی سخن از صبر مگو
شب است و آغاز دلتنگی
حجم نبودنت
از چشم هایم پیداست
و مژه هایم
سرشار از باران خاطرات توست
اما چه غم شیرینی است
که به امید نفس کشیدنم
کنار چشم هایت
در انتظار مهر نگاه تو باشم
مجید رفیع زاد
هر شب بغض در من طلوع می کند
و خزان دست از سر آسمان چشم هایم
بر نمی دارد
بیا عشق را در من زنده کن
تا که همچون نهال
میان دامنت سبز شوم
بیا که من در انتهای هر شبم
بهار آمدنت را
انتظار می کشم
مجید رفیع زاد
می نویسم قلمم می شکند
می نویسم دواتم تمام می شود
می نویسم هنوز
در آخرین برگ دفتر
در انتظار صدای قدم های تو ام
علیرضانجاری(آرمان)
ولی بنظرم یکی از چیزایی که آدمو
پیر میکنه اِنتِظاره
انتظار برای یک پیام
انتظار برای محبت
انتظار برای دیدن و رسیدن !
انتظار برای یک آغوش
و
انتظار برای درک شدن . . .
چه غریبانه در انتهای دنیا
تو را انتظار می کشم...
می دانستی یا نه؟
که تو را
می سرایم
با هر طلوع خورشید
با هرخنکای نسیم
با هر شکفتن گل
با هر بار شنیدن آواز پرندگان نغمه خوان
و با رقص قاصدکهای باغ
و در هر غروب نبودنت را
به سوگ می نشینم
و خیره به راه آمدنت
در اندوه...
در انتظاری شیرین
شوق وصالت
همچون کبوتری از بام قلبم پر کشید
ای کاش انتظارمان
پایان خوشی داشت
تا به دور از هیاهوی فراق
لذت آغوش را
به دست هایمان هدیه می دادیم
مجید رفیع زاد
پنجره؛
آبستنِ انتظار
و کوچه؛
پا به ماهِ آمدن!
می تازد
اسب دل تنگی
بر دشت انتظار
-بادصبا