متن باران
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات باران
«اشک آسمان»
می خورد بر شیشه ی دود گرفته ی دنیا
قطره قطره اشک آسمان ...
تا بشورد کهنه زخم زمین را
و بشکند بغض غمباد گرفته در عمق گلو
باران ...
چه تعبیری ، چه تقدیری...
لمس دستان زمین بین نگاه آسمان
می بارد از دلتنگی
می بارد از...
«مادرم...»
.
مادرم ...
زمین ، کم می آورد
زیر استقامت قدم های تو ...
دریا ، چه کوچک است
در برابر اقیانوس عشق تو ...
باران مهرت ، چه لطافتی دارد
وقتی لبخند زیبای تو بر من می بارد ...
وسعت آبی آسمان ، چه کم نور است
وقتی...
و شعر من تفسیری بود از چشم های او
آنگاه که باران ، لبریزِ احساسمان کرده بود
«بهزاد غدیری»
سر به سنگ نه ، سر کلنگ باید بزنم
آهو که شدم ، پلنگ را باید بزنم
این برکه ی کوچک که مرا خواهد خورد
ماهی که شدم به دلِ نهنگ باید بزنم
آتش به لب و به چشم باران دارم
سر سبزی دهکده به دامان دارم
من مقصد مرغان...
و تو همان نامه ی عاشقانه ای که هیچ وقت به دستم نمی رسی
وهمان بوسه ی آشنایی که اتفاق نمی افتی
تو همان باران پاییزی هستی که دستم را نمی گیری
وهمان شکوفه ی بهاری که بر کنج لبم نمی نشینی
ولی من به اندازه ی همه نامه های...
درخیالم تو و من باشیم و بارانی که نیست
به بغل می کشمت در آن خیابانی که نیست
فکر بوسیدن و آغوش تو تا زد به سرم
به جهنم که ببیند آن نگهبانی که نیست
لب تو باشد و من باشم و یک گوشه دنج
گنه بوسه زدن گردن شیطانی...
این شهر قدم های مارا از دست باران دور نگه داشته بود
او هم می دانست کسی مانند ما تکرار نمیشود ...
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
باز به خیابان شهر، نم باران زده است
چتر و باران هست و من همراه را گم کرده ام
ارس آرامی
سیگارش خیس،
--بر لب
چترش زیر بغل
یکریز می بارد
باران
نه،
شعر
از گلوی بغض گرفته اش...
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
بنام عشق ، بنام خالق غوغا در این خیابانها
مرا با خود بگردان در تمام این خیابان ها
میان دستهایت جا بده دست غریبم را
مبادا گم شوم در ازدحام این خیابانها
رها کن گیسوانت را زیر باران در خیابان ها
که عطر بوی تو را می خواهد این خیابان...
بنام عشق ، بنام باران بنام خالق غوغای این خیابانها
ای عشق مرا با خود بگردان در تمام این خیابان ها
میان دستهایت جا بده این دست تنهای غریبم را
مبادا گم شوم زیر باران در ازدحام این خیابانها
رها کن گیسوانت را زیر باران در خیابان ها
که بوی...
پنج شنبه ابری ست با بغض
روی دشت خاطرات...
پنج شنبه پنج نم باران است بر یادها، آرزوها، خاطره ها...
پنج شنبه نسیمی است که رها
در دالان هزارتوی گذشته ها می گذرد
و بر خاطرها گرد یادآوری می پاشد..!!
ارس آرامی
هوا ، بارانی ست
آهنگ باران زیباست
چشمهایم ، پشت پنجره
حسرت زیر باران
خیس خوردن دارد
می روم
آزاد . . .
رها . . .
زیر باران . . .
بلکه غم های خاک خورده ام را بشویم
رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)