متن خورشید
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات خورشید
تو خورشید من باش
من در فصل سرد انتظار
آدم برفی می شوم
تو بتاب
تا قطره قطره
برایت بمیرم
مجید رفیع زاد
به چشمام چی بگم
بگم دیدنت ممنوعه؟
دستام رو چیکار کنم
چه جوری بهش بفهمونم که ندارنت؟
آخه یعنی چی
خوابم بدون تو رویا ببینه
طلوع صبح بدون تو پاشم
نه
من به خورشید
قول تو رو داده بودم!
✍مهدیه باریکانی
زحمت دارد!
آدم بودن را می گویم ...
دختر امید
ایستاده در انتظار خورشید
باد...شانه می زند مویش
نگاه میکند و می خندد
خورشید...
خنده میزند رویش...
در یکی از نامه هایش نوشته بود :
دوست داشتن را از خدا یاد بگیر
هوا که سرد میشود
پیراهنی از جنس خورشید
برای زمینش می بافد
سحر غزانی
چون ابرِ بهار اگر که می باریدی
سرسبز ترین دشت،مرا می دیدی
دیدی که دلم کویر لوت است ولی
خورشید شدی و بیشتر تابیدی
به دور دست ها می نگرم🪐🌟 ...
آنجایی که خورشید خود را پشتِ ابرِ سفید مخفی کرده است ⛅️🌪...
آنجایی که رنگِ آبیِ آسمان به نارنجی تبدیل شده 🌼🧡...
آنجایی که پرستو ها نقطه مانند شدند ،🕊🐾...
و با خود می گویم !...
ای کاش انجا بودم ،
همان دور...
سپیده دم
دم سپیده گرم
که با آمدنش بیدارم کرد
و برای خورشید
چای و صبحانه براه کرد
و گفت
حق من نیست
و رفت
من نمیدانستم
که چرا سپیده عمرش کوتاست...
غروب از آن هنگام دلگیر شد
که خورشیدی که با آرزوی قدم زدن با ماه طلوع کردن بود
چاره ای نداشت جز اینکه با همان آرزو غروب کند...
-کتایون آتاکیشی زاده
عشق
دلتنگی، یک دانه است، وقتی در خاک وجود در سیاهی، پنهان است ،اما گاهی با آهی از دل خاک سر بر می دارد وناخودآگاه به دنبال مهر رخشانت می گردد
کاش تو خورشید باشی ومن آفتاب گردان، پس مرا به دور سرت بگردان تا بلا گردان چشمان غزالی ات...
دیده ات فروزان از کنج غم و اندوه دلم
تا چه روی نگاه پشت ره توست از تنم
هر آن جا رود خورشید دل آفتابگردان می رود پی اش
امان از لجبازی خورشید می کِشد ریشه از وجود زنده اش
گاه خیره و مبهوت به دل آفتابگردان
گاه آفتابی و...