متن مادر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات مادر
سه تا زن
تو دنیا از همه خوشگل ترن
مامانم،
انعکاس تصویرش تو آینه و سایه اش
مامان عاشقتم...
حال خوبی نداشت و برایم دلیل استیصالش را اینگونه توصیف کرد
از مادرم برایم سجاده ای مانده که خودم برایش خریده بودم .
دنبال خدای سجاده مادرم میگردم !؟
گفتم چرا؟! گفت
چون اینروزها واسطه استجابت دعاهایم را ندارم...
بیچاره تازه مادرش را از دست داده بود ...
این را...
عجب سرنوشتی داشتی مادر
وقتی بودی ؛ مجروح زیر بمباران حرف وحدیث ها
بی پناه ، بی چتر خیس زیر باران پچ پچ ها
واما امروز چقدر راحت به خوابی عمیق فرو رفتی در خانه جدیدت آنقدر سنگین که وقتی نامت را صدا میزند روحانی نشسته بالای خانه ابدی ت...
سراغ از عشق و یکرنگی
کسی دیگر نمی گیرد
مجازی می خرد مادر
دعای صبح و شامش را
حجت اله حبیبی
باتکیه برقلبت
شعری خواهم سرود
که به آتش بکشد
آب را
مادر!
رضاحدادیان
کاش، دمی ، مادر می شدی ، تا بفهمی دیر کردن یعنی چی؟!
حجت اله حبیبی
تا نهادم سر به رویِ شانه ی عشقش
داد زد مادر؛ لنگ ظهر شد، برخیز دیگر!
شیما رحمانی
جز غم ، ثمری نبرده از عالم خاک
عاشق تر این عالم خاکی ، مادر
حجت اله حبیبی
وطن
و تنم
مادر
..
جای خالیِ بعضی ها درد می کند
مثل پدر
مثل مادر ...
مگر چه خواسته بودم از دنیا
شانه های پدرم را
که تا ابد بهش تکیه کنم
رعنا ابراهیمی فرد
راز دل را هنوز به مادرم می گویم
عشق او را هنوزم از دلم می بویم
خاک را دوست دارم..
تو را بغل کرده است..
جای من خالی...
مادر مادر مادر یک شب دیگر تو بیا و در کنارم باش
مادر مادر امشب بار دیگر تو بیا چشم انتظارم باش
کودک بی تابم به دنبال تو می آیم گم شده در راهم
سردم شده میلرزم دنبال تو میگردم برگرد بریم باهم
مادر مادر مادر یک شب دیگر تو بیا و در کنارم باش
مادر مادر امشب بار دیگر تو بیا و بر سر بالینم باش
کودکم بی تابم به دنبال تو می آیم گم شده در راهم
سردم شده میلرزم دنبال تو میگردم برگرد برویم باهم
زن ها نه قلب خانه اند
نه آشپزخانه خط قرمزشان است
زن ها تنها برای خود هستند
آنقدر در گوش دختران خوانده اند
شوهر کن خوشبخت شوی
بچه دارشو مادر شوی
غذا درست کن کدبانو شوی
اما هیچگاه به آنها نگفتند
تلاش کن تا موفق شوی
مدال بیاور تا قهرمان...
《 عشق مادر》
وصالش صحن دل را بیقرار است
دلش مملوه از مهر و قرار است
کلامی را به شرح و وصف او نیست
چون او لطف و کمالی از هزار است
حریمش نام گل را پایدار است
چو با آیینه ها همواره یار است
سخن را آب و رنگ...
مادرم آمد
باز هم صدای کلاغ
حیف بیدار شدم