متن ماه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ماه
آنقدر
ماهی
که
می گردد
جهان دور سرت .
حجت اله حبیبی
ماه چه زیبا بود...
اما ماه تنها بود...
ماه،بیخیال..هی..
ستاره.به خواب..
اما من دیدم ماه پشت ابر ماند..
و باز من ..
با این سیگار لعنتی ...
راه خودرا خواهم رفت...
رسیدم...
روشن شد....
بیدار شدم....
ماه دیگر پشت ابر نبود..
شاید،.
نه،،،
قطعا.،.،
ایراد من این بود...
که ماه...
تو مثل روز روشنی
همان قدر روشن که ماه
همان قدر پر نور که خورشید
و همان قدر ، زیبا ...
رعنا ابراهیمی فرد
در سلطنت عشق اگر شاه تو باشی
عالم همه در یک طرف و ماه تو باشی
از برزخ دنیا تو بیا و برهانم
خواهم که مرا همدم و همراه تو باشی
بهزاد غدیری
اگر شبی زیر این آسمان در آغوشم به خواب بروی ، به کنایه از شب خواهم پرسید که ماه در آغوش او زیباست یا ماه در آغوش من...🌙🤍:
نویسنده عطیه چک نژادیان
یک سنگ میان راه می اندازند
یک تیر به سمت ماه می اندازند
اینان که برادران یوسف هستند
یک روز مرا به چاه می اندازند
بهزادغدیری ، شاعر کاشانی
با رفتن ماه
تنها
نبض پنجره بود
که ایستاد.
رضاحدادیان
گردبادی آمد و با دستمال اَبری اش
ماه از تخته سیاه آسمانم پاک شد.
رضاحدادیان ۱۴۰۲/۳/۲۲
ای دوست به آوای بهاری دلمان را بنواز
بر چنگ و به زخمه ی دل ریش بساز
باغ دلم از ساز تو لبریز گل است
خوش آمدی و ماه گل روی تو سبز
فیروزه سمیعی
این ماه را از آسمان برداشت باید
عکس تورا در جای آن بگذاشت باید
تا آسمان هم عاشق روی تو باشد
هرگوشه تخم عاشقی را کاشت باید
علی اکبر اسلامیان بیدل خراسانی
باز امشب دل به یادت بی قراری می کند
جای دل غم در درونم دل سواری می کند
دل خیال روی تو لحظه به لحظه می کند
گر چه عقل از این خطا احساس خواری می کند
کودک دل میتپد با خواهشی از هر طپش
تا ساعت دیدار تو لحظه...
ایوان خانه ماه شب چهارده سایه ی درخت
بی قرار است ماه
بیچاره غرق شده است
در دل برکه
شاید هم ماه
جای تیری چوبیست
بر پیشانی آسمان
که مردی عاشق و شیفته خورشید
وقتی دلتنگ معشوقه اش بود بر آسمانِ سیاهِ شب
شلیک کرد...
مأوا مقدم
شب
بی ماه
اتوبوسیست باچراغ شکسته
که راه را گم کرده است.
ماه، مگر خودش تنهایی را انتخاب کرد؟
نه!
اما اعتزال را به جان می خَرد
می داند که این تنهایی همیشگی نیست
با چشمانی انتظار، منتظر چشمک یک ستاره
در دل ظلمات است.
کجای دلت را نورانی تر از تاریکی شب پیدا می کنی؟
پس از خلوتت گِله مند مباش...
ماه را؛
من بر می دارم،
و تو،
سبدی ستاره بچین
در وعدگاه
به کارمان می آید!
لیلا طیبی (رها)