متن کاش
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کاش
کاش، جرئت داشتیم ، بگیم دوست دارم فقط همین حجت اله حبیبی
کاش ، برای بارون ، شانه هایت را داشتم
حجت اله حبیبی
کاش ، ای کاشم نبودی ، نفسم بودی !؟
حجت اله حبیبی
کاسه
هم راز خدا شدیم چون فاش شدیم
شب بود خطر بود که خفاش شدیم
با گریه به دست و پای عشق افتادیم
با عشق نشستیم که عیاش شدیم
اندازه خورده برده هامان بودیم
خوردند و بردند که کلاش شدیم
ما کوسه ولی ریز تر از ماهی عید
ما کاسه...
ای عشق نافرجامم
ای کارد به استخوان رسیده ام ...
ای تاوان تمام دلشکستن هایم
ای ساقی زجر کشیدن هایم
کاش می دانستی و می فهمیدی چقدر از من دور شده ای.
دور شده ای تا نزدیک شوی به آسمان شهرت...
اما کاش مثال لاجرم هر کس که بالاتر نشست...
گاهواره می خواهم؛
آرامیدن،
امنیت،
نو شدن،
پاک شدن،
دست کشیدن روی وجودم.
مانند پاک شدن گرد و خاک از روی میز؛
برداشتن ملحفه از روی مبل؛
فوت کردن شیشه ی یک قاب عکس قدیمی.
کاش کسی دستی روی گونه ام بکشد؛
کاش اشکی سرازیر شود تا پاک کند این...
کاش خاطره ها بگویند….
غریبه ی امروز همان آشنای دیروز است…
نویسنده و روانشناس:خانم المیرا پناهی درین کبود
کاش بارانی ببارد قلب ها را تر کند
بگذرد از هفت بند ما، صدا را تر کند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها
رشته رشته مویرگ های هوا را تر کند
بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را
شاخه های خشک و بی بار دعا را...
کاش خبر مرگِ بعدی، خبر مرگِ خودم باشه. به شخصه دیگه ظرفیت شنیدن این همه خبر بد رو ندارم.
کاش اتفاقی دور بودم
آخرین زنگ
آخرین نامه
آخرین نگاه
همان که مدت ها در ذهن میماند و
هیچگاه فراموش نمیشد
کاش تو کاپشنی بودی،
که از پشت بغلم کنی؛
نگین گردنبندی بودی،
که دست روی قلبم بگذاری؛
کاش لنز بودی،
که تو را روی چشمانم بگذارم؛
شالگردن بافتنی بودی،
که دست دور گردنم بی اندازی؛
کاش جزئی از من بودی،
تا ثانیه ای دلهره از دست دادنت، دست از سرم...
چگونه بنویس م ات
همانندشاملو، آیدایش را
یا کافکا فلیسه ی چشم سیاهش
کاش از نامه های ننوشته
و شعرهای نخوانده
سراغی از من هم به مشامت می رسید
تا نه کاغذ قربانی
و نه قلم بی جان شود
کاش...
کاش!
من و تو
زیر یک چتر ،می لرزیدیم
و من در آغوشت ، می گریستم
آغوشت ،مرا گرم می کرد
و اشکم تو را...
حجت اله حبیبی