متن دلنوشته
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلنوشته
دلم برای مادرانی که در اوج بدبختی نقاب خوشبختی دارند میسوزد..
برای مادرانی که در حسرت آغوش گرم ،در حسرت توجه در حسرت مسافرت هستند ،میسوزد..
او یک مادر است میخندد تا کام فرزندانش شیرین باشد
بار سنگین زندگی را بر دوشش حمل می کند کمرش خم می شود
ودر...
زن، آخرین واژهی بهشت است که بر لبان خداوند جاری شد،
آخرین شعاع از نوری که در دستهای آفرینش جا ماند،
راز سر به مُهری که زمین هنوز برای درکش، خام است.
او نه فقط انعکاسی از بهشت، که خود، بهشتی بیانتهاست؛
با چشمانی که شب را به ستایشِ روشنایی...
اسفند... کودک معصومی که دست در دستان بهار دارد
اسفند، آخرین نفسهای زمستان را در آغوش میکشد و دستهای کوچک و سردش را به گرمای بهار میسپارد. ماهی که نه زمستان است، نه بهار... میان این دو ایستاده، معصوم و بیادعا، مثل کودکی که میداند وقت خداحافظی رسیده اما هنوز...
ترک من کن سبز خوش رو
ترک من که..
سرمای تاریکی اتش نبض را به اسارت گرفت
که خانه ای رنگین کمان پس از زمستان سردخانه ای رنگ ها شد
ترک من کن سبز خوش رو
ترک من
که مبادا سرمایی صدایم ذوق غنچه ای شادت را به انجما ببرد...
زندگی پر از فراز و نشیب است،یکی از این فراز و نشیبها خود تویی! جالب است نه؟ تو شدهای بزرگترین فراز و نشیب این زندگی که آغاز و پایانش دست هیچکداممان نیست و من در این هیاهو گم شدهام، تنها کسی که میتواند مرا از این سردرگمی نجات دهد تویی،...
ای قلم با انگشتانم سازگاری کن، ناگفته های زیادی
در دل دارم..
گل گلدان من، ژالان من، صدایت میزنم، برگرد، به من نگاه کن… من را احساس کن… در دلت مرا حک کن… و بوسهای بر گونهام بگذار… .
دلتنگیام میگوید که زندگی بدون تو، رنگ و بویی ندارد. چشمانت، مانند خورشید بود که همیشه تاریکیها را روشن میکرد.
پدربزرگ عزیزم با رفتنت؛
ساز زندگیمان غم انگیز و تکراری شده،
تبسم از رویِ لبهایمان رَخت بربست و دلخوشی هایمان خاکستر شد،
غم رفتنت،اندوه را به قلب هایمان روانه کرده،
بعد از تو جهان سازِ ناسازگاری برداشته و زندگی را به کاممان تلخ و دشوار کرده است...
روحت شاد 🖤
شنبه ها از جنس تولدند مثل نوزادی که با گریه ای تلخ، آغاز می کند، اما با لبخندی شیرین، دنیایی را روشن می سازد.
در قلب شنبه، صدای ثانیه ها متفاوت است؛ انگار زمان دست هایش را به سوی ما دراز کرده تا باز هم فرصت نوشتن روی برگه های...
بهش گفتم؛ بهترین لحظمون کی بوده ؟
گفت؛ دنبال بهترین لحظه ها گشتن وقتی که خود لحظه رو کشتیم چه فایده ای داره؟
سرم و انداختم پایین و تو دلم گفتم؛
تو هنوزم بهترین لحظه ی منی دیوونه
اما به قول خودش گفتنش چه فایده
می گفتند: «ای نگهبان عشق، این دلدادگی محال است.» گوش نکردم. می گفتند: «این درد بی درمان است.» گوش نکردم. می گفتند: «معشوق بی خبر است.» گوش نکردم.
پنج شنبه، دقایقی است که میان دستان زمان آرام گرفته است؛ شبیه نسیمی که بر موهای خسته ی هفته می وزد و قصه ای که هنوز نقطه ی پایانش را نیافته. در نگاهش، رنگ غروب را می بینی؛ آنجا که آفتاب، با وعده ی بازگشت، آرام بر بستر کوهستان می...
درگندمزار بودیم
شاخه ترگندم را چیدی و دور دستم پیچاندی
گفتم چه دستبند زیبایی
و تو گفتی بگذار پولدار شوم
بهترینها را برایت خواهم خرید
و پولدارشدی
کلی دستبندهای گران قیمت برایم خریدی
ولی آن بهترین دستبند دنیا بود
نسرین شریفی
چهارشنبه ها عطر پایان را دارند
پایان خستگی هایی که در جان هفته جا خوش کرده اند
و آغاز انتظاری که بوی تازگی می دهد.
روزهایی که در افق خیال، آرامش را نجوا می کنند
و غروب هایی که میان رفتن و ماندن، بی قرارند.
چهارشنبه، چراغ روشنی است
که...
کاش پرندگان، دوباره در گوش باد زمزمه کنند
و رؤیاها از دل گندمزارها جوانه بزنند.
کاش باد، با بوسه ای مهتابی،
جهان را به رقصی بی پایان دعوت کند.
کاش دخترکان، مهربانی را
مثل عطری جاودانه در آغوش مادرانشان بریزند،
و پسرکان، زندگی را
در میان شیارهای روزگار قد بکشند....
جاده ای که پیش روست، عطر نرگس ها را تا دورترین افق ها می پراکند...
زمین، با فرشی از شکوفه های سپید، نفس آسمان را در آغوش گرفته و پرنده ها، در این بهشت گمشده، ترانه ای جاودان می خوانند.
تنهایی، همسفر همیشگی ام، در این سکوت معطر، مرا به...
دنیای دل سنگیهاست
دلت رو به این واون خوش نکن
فکر نکن هرکی قربون صدقه ات رفت دیگه بله دلش برا تو سوخته
نه عزیز جانم اینجوریا نیست
بهتره تو هوایِ دلِ خودتو داشته باشی
که همونایی که بهترینات هستن ممکنه بد جوری دلتو با بیوفایی هاشون بشکنن
میدونی بعضیا...