دوشنبه , ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
تو هرقدر میخواهی عاقل باشمن دلم میخواهدهمچناندیوانه تو باشم ️️️...
دلخوش به خنده های من خیره سر نباشدیوانه ها به لطف خدا، غالباً خوش اند...
شمع من باش که قلبم خود پروانه ی توستمی تَپَد با نفست؛ آه که دیوانه ی توست......
مخاطب خاص نوشته های من.!!!هیس...هیچی نگو...صدای تو را باد هم نباید بشنودتمام وجود تو مال من است.مردم میگویند حسودم تو میگویی دیوانهاما من عاشقم️ ️️️...
بیا بنشین بر روبرویی ترین صندلیبگذار کافه چی بدانددختری که با خودش حرف می زنددیوانه نیست......
.حکمِ عاشقی دیوانه همچون مثل منتا ابد زندانیِ آغوشِ یاریست مثل تو...
روى لبخندتمکث کنچند ثانیه فقطبیا جاى منو زل بزنبه خودت میبینى عجیب دیوانهمیکند آدم را ...!!!...
- من و خیالِ تو ؛موسیقیِ ملایمرویاپروازچشم هایم را بسته املبخندی نشسته بر کنجِ لبانم...شاید رهگذرانِ دیوانه ام پندارندبی خیالِ نگاه و پندارِ آنهامن دوست دارم به تو فکر کنم......
دلم را نگاهِ گرمِ تو دیوانه می کند!️️️...
سالها بعدشبِ تولدتوقتی شیشه یِ عینکم را هااا میکنمزیر چشمی حواسم هستبی هوا شمع ها را فوت نکنیلب هایت که غنچه شدصدا میزنمآااااای قلبم!تو و بچه هایمان میترسیدمیرسید بالایِ سرممیخندم و میگویم:آخ از این لبها...با عصبانیت میگویی:دیوانه...و نمیدانی این دیوانه مرا تا تولدِ بعدی ات زنده نگه میدارد!سالها بعد...سالها بعد را با تو دوست دارمحتی در خیال......
از نگاهت خواندم که چقدر دوستم داری ،اشک از چشمانم ریختو از چشمان خیسم فهمیدیکه عاشقت هستمحس کن آنچه در دلم میگذرد ،دلم مثل دل های دیگر نیستکه دلی را بشکند!تو که باشیچرا دیگر به چشمهای دیگران نگاه کنم ،تو که مال من باشیچرا بخواهم از تو دل بکنم!وقتی محبتهایت ،آن عشق بی پایانتبه من زندگی میدهدچرا بخواهم زندگی ام را جز تو با کسی دیگر قسمت کنم ،چرا بخواهم قلبم را شلوغ کنم؟همین که تو در قلبمی ،انگار یک دنیای عاشقانه در...
هر زمان فالی گرفتمغم مخور آمد ولی...این امید واهی حافظمرا دیوانه کرد!...
لمس نفس هایت️ضربان قلبم رابه شماره مےاندازدتو آرام آرام نفس بکشمن لحظه به لحظهدیوانه ات مےشوم....️️️️...
یک نفر هست که با بودن او شاد شوم عشق را با منِ دیوانه همآغوش کند!...
فکر زنجیری کنید ای عاقلانبوی گیسویی مرا دیوانه کرد...
از رویای باغکه رج به رج برای تو بافتمدیگر بخانه برنگشته ای وُمن دیوانه ؛دارم هنوز فکر می کنمپیراهن گلدار چه به تو می آمد !...
دانم که مرا بی خبری می کشد آخردیوانه شدم خانه ات آباد ، کجایی ؟...
باآنکه دلش بسته به دلهای دگربود دیوانه دلم بازگرفتاردلش بود......
حکمِ عاشقی دیوانههمچون مثل منتا ابد زندانیِ آغوشِ یاریستمثل تو ️️️...
هیچ گَواهی به سالِم بودنِ من نیستمن دیوانهی تواَم...
حضرت عشق! بفرما که دلم خانه توستسرِ عقل آمده هر بنده که دیوانه توست !...
دوست دارم دیونهبا یک هزار بهونهمیخوام همه بدونندتو هستی یکی یدونه...
دیدنش حالِ مرا یک جورِ دیگر میکندحالِ یک دیوانه را دیوانه بهتر میکند ...!️️️...
ابر و باران و یارمن و یک زن میانسال عقب تاکسی نشسته بودیم. یک مرد چهل و چند ساله هم جلوی تاکسی کنار راننده پا به سن گذاشته نشسته بود. باران به شدت می بارید و برف پاک کن ماشین با سرعت کار می کرد. زن میانسال گفت: «خدا رو شکر که این بارون اومد والاخفه می شدیم.» راننده پیر گفت: «بارون همه چی را می شوره با خودش می بره... آدمو شاد می کنه.»مردی که جلو نشسته بود زیر لب گفت: «همه رو شاد می کنه جز من.»راننده گفت: «چی گفتین؟» مرد گفت: «بارون م...
ای ضمیر مفرد حاضر! منِ دیوانه رابا کدامین فرض، تحلیلِ ریاضی میکنی؟!...
خوبِ من!این دل فقط دیوانه ودرگیرتوست......
ای کاش یا بودی، یا از اول نبودی! این که هستی و کنارم نیستی... دیوانه ام می کند......
ضربان قلبم رابہ شماره می اندازدتو آرام نفس بڪشمن لحظه،لحظهدیوانه ات می شوم️️️...
خیالِ خوبِ تولبخند می شود به لبموگرنه این منِ دیوانهغصه ها دارد ......
دل، که دیوانهٔ زنجیر سر زلف تو شدای پریچهره، نگویی: به چه عاقل کنمش؟️️️...
روزگاری هماگر دیوانه ات بودم گذشت......
به دلبرِ دیوانه بگویید بیاید، دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید....دلم سخت درگیرته...عشقِ طُ فقط عشق نبود، عشقِ طُ قوت، امنیت، دلگرمی و مکانی امن برایِ دوست داشتنِ خودم و رشد کردنم بود، عشقِ طُ خاصهدیوونه یِ من، واسه عشقِ زیبایی که بهم دادی ممنونم، واسه همه یِ لحظههایِ خوبِ با طُ بودن و اون حسهایِ قشنگی که بهم دادی....نمیدونم مقصر من بودم یا طُ ولی اینو بدون که با رفتنت هزار تا سئوالِ بی جواب تو ذهنِ من انداختیರ_ರمیخواستم کنا...
---------------------------دل را،نگاهِ گرمِ تودیوانه میکند...! ️️️...
اسم اش را هر چه دوست داری بگذارعشقدلتنگیاما من دیوانه توام•••️️️...
آنقَدَر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شدکاسه ی صبرم از این دیر آمدن لبریز شد تیر دیوانه شد ، مرداد هم از شهر رفتاز غمت ، شهریور بیچاره حلق آویز شد...
...آغوشتهمانند ِجنگِ ویتنام است!هرکه رفتیا برنگشتیا اگر برگشتدیوانه بود...!️️️...
.سلام برنده زندگی من...در واقع سلام همه کسم...بیست و یکمین ماه از داشتنت وسطِ قلبم میگذرد.میدانم نباید منتظرت باشم اما زنی که عاشق است، دیوانه ست...و تو میدانی این انتظارِ دیوانه کننده، برایِ چیست...برایِ دستانت که فقط یکبارِ دیگر دستانم را بگیرد، رویِ قلبت بگذارد تا بدانم هنوز برایِ من میزند.راستی، خودت قولِ ماندن تا ابد را داده بودی، حالا اصلا من بدترین آدمِ رویِ زمین، تو چطور دلتنگم نمیشوی؟درد دارد، دلتنگی را میگویم...آد...
اسم اش را هر چھ دوست داری بگذارعشقدلتنگیاما من دیوانه توام•••️️️...
عشق یک مرد را،با حرفهایش نه...از رفتارش باید فهمید...عشق یک زن را هم میتوان...چه میگویم من...زن که عاشق نمیشود...دیوانه میشود...
هیچ لذتی بالاترازاین نیست کسی رابیابی که جهان را مثل تو ببیند،اینگونه میفهمی که دیوانه نبوده ای!...
گریزانم از این مردم، که تا شعرم شنیدندبرویم چون گلی خوشبو شکفتندولی آن دم که در خلوت نشستندمرا دیوانهای بدنام گفتند......
تو همان عشقیکه هر دم و باز دمَماز عطر تو جان میگیرد،و درهر نفس از تودیوانه تر می شوم وهر لحظه از تو عاشق تر.......
پارادوکس یعنیندارمت و گاهیفکر از دست دادنت دیوانه ام می کند......
روزگاری من اگر...دیوانه ات بودم گذشتشمع بودی و من پروانه ات بودم گذشت...
ای اندوه قشنگم زیبا!دیوانه نیستممن هنوز نام خود را به یاد می آورماز پرواز پروانه کیف می کنمو باران هنوزنبض مرا تند می کندو صدای تو را هنوز می شنومکه از دور دست ها مرا عاشقانه می خوانیفقطهر چه می گردم نمی بینم ات!...
پاییز / بارانو پنجره ای رو به رفتنتدیوانه اماگر عاقل بمانم...
بی آنکه تو را دیده باشماز تو هزار خاطره دارمدیوانه منم که آرزوهایم را باور کرده ام...
هر کسی را بهر کاری ساختنکار من دیوانه ی او بودن است...
شاید این غصه مرابعد تو دیوانه کندکه قرار است کسی موی تو را شانه کند......
️لمس نفس هایت.ضربان قلب️م رابہ شماره می اندازدتو آرام نفس بڪشمن لحظہ،لحظہدیوانہ ات مے شوم...