متن آغوش
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات آغوش
سیاهی گوی بلورین چشمانت در شب آنچنان درخشان وهوس آلودتر میشود که روح و جسمم را با تو در می آمیزد .و خیال داشتن آغوش نابت با آن بوسه های
آتشینت مرا تا مرز عشق و جنون میکشاند.
چه هارمونی زیبایی!!
سیاهی چشمانت
ابروان پر پشتت
مژگان در هم پیچیده...
لب های تو لب نیست دلیل مستی ست
چشمان تو چشم نیست عذاب قطعی ست
موهای پریشان تو یک جنگل بکر و
آغوش تو آغوش نه آرامش حتمی ست
نکند؛
شبیه دریا آغوش می گشائی
اما،
فردا جسدم را
پس خواهی داد؟
¤¤¤
ظاهرِ فریبنده ای داری!
لیلا طیبی(رها)
تورا وطن میپنداشتم
حال که از پیش تو میروم
گویی که ترک وطن کرده ام
گویی کودکی طرد شده از آغوش مادرم
دیگر هرکجا که سُکنا گزینم
غریب از وطنم
به راستی که ادمی میتواند وطن باشد برای دیگری
مرا به خودت بازگردان
عشقِ دریا به ماه ستودنی است...
که با وجود وصال ناممکنشان
هرشب ماه را در آغوش میکشد... • ͡•
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
احساس میکنم قلبم برای نگهداری این همه احساس زیادی کوچیکه؛
من احساس میکنم که این قلب کوچیک
هر لحظه میخواد منفجر بشه...!
و به جای خون ازش نور به همه جای دنیا
پرتاپ بشه...✨\
و همه عاشق تو میشن... همه... همه.... همه....!
و همه شبیه تو میشن...🌜
و دنیا زیبا...
و تمام شب . . .
مویرگ هایش در حسرتِ آغوشِ وی
میل به پارگی داشتند . . . !
مهدیه جاویدی:)
کپی با ذکر نام💌
چنل ادبی من در روبیکا: @faryad ghalb
من یه روز یه فراهوشِ باشعور می سازم که وقتی بهش میگم \دلم گرفته\
محکم بغلم کنه و بگه: تموم میشه!
:) ♡
برنامه نویسِ شاعرشونم😁!
مهدیه جاویدی🌱)
می گویند قلبت در هر حالی که باشد، چهره ات به همان حال در می آید.
چه بگویم؟ خودت آشفتگی موهایم را، لبخند پریشانم را و سرگردانی دکمه های پیراهنم را ببین!
حالم تعریفی ندارد؛ حس و حال پرنده ی لاغر و ضعیفی را دارم که از کوچِ مداوم خسته...
هیچ نقطه ای از جهان ،گرم تر ازآغوش پاییزیت، برای برگ برگ خاطره نیست....
حجت اله حبیبی