متن حسرت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات حسرت
میدونی
من دلم نمیخواد وقتی شصت ساله شدم به روزهایی که هدر دادم غبطه بخورم.
دلم نمیخواد به این فکر کنم که چرا بخاطر جنسیتم نتونستم تو شلوغ ترین نقطه شهر قهقهه بزنم.
یا چرا به خاطر حرف مردم عشق اولم رو پنهون کردم و آخرشم بوسیدم و گذاشتمش کنار....
می دانی رفیق
دلم برای کودکی هایمان تنگ شده ،
همان زمان که بزرگترین دغدغه ی زندگیمان
ترک خوردن لاک ناخن هایمان بود.
حسرت هایمان در انجام ندادن تکالیف مدرسه خلاصه می شد.
در میان بازی های روزگار بزرگ شدیم و نفهمیدیم کی حسرت هایمان هم با ما بزرگتر شدند....
دوستت دارم...
حتی اگر قرار باشد
شبی بی چراغ
در حسرتِ یافتنت
تمامِ پس کوچه ها را زیرِ باران
قدم بزنم!