متن دیوانگی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دیوانگی
ی مقدمه کوچولو موچولو!!!
امم....بیاین با پاندا ها شروع کنیم
همه فکر میکنن پاندا ها راحت آروم و بی خیالن (البته شاید همه؟! شاید تو دنیا کسی هم باشه که مثل من فکر کنه..)
از نظر من پاندا ها فقط شاد به نظر میان اما اونا حرف های زیادی برای...
دیوانگی اخ چه حس عجیبی است وقتی جوانی اما دلت پیر
وقتی میخندی اما پر از بغض
درد ما عشق و عاشقی نیست
درد ما دوری از یار نیست
کاش درد ما فراق یار بود
درد ما اگر گفتنی بود که دیوانه نمی شدیم
درد ما کاش فقط کمی سخت...
.
خوب من...
چه اشکالی دارد کمی دیوانگی کنیم
چه اشکالی دارد از چیزهای کوچک لذت ببریم
چه اشکالی دارد گاهی بی بهانه بخندیم
اوج بگیریم در بین اندوه ها و زانوی غم بغل گرفتن ها
قهقهه سردهیم ...
انگار چیزی برای غصه خوردن نیست
چه اشکالی دارد آغوش یار...
دیوانه شدم
دیوانه ی مست این حال و هوا
نمیدانم چه ام است
حوصله هیچ کاری را ندارم
به هیچ چیز علاقه ای نشان نمیدهم
گریه ام نمی آید
خوابم نمیاد
خنده ام نمیاد
فقط بلدم بگم نمیدانم چه ام است
دیوانگی هم عالمی دارد
پیراهنت را به گوشه ترین گوشه ی اتاقم سنجاق کرده ام، تا چندان در دید نباشد...
آدمهای حسود را که می شناسی، بی هوا می آیند و عطرت را استشمام میکنند.چندروزی هم که گذشت انگ دیوانگی را به پیشانی ام میزنند... آنها چه میدانند عشق چیست... از کجا باید بدانند...
نهفته است در دلم شوق هزاران دیوانگی..
ولی گرفتار این جماعت زیادی عاقلم
شاعر: ارس آرامی
در شهر دیوانگان
عاقل بودن اوج دیوانگیست
میدونی
من دلم نمیخواد وقتی شصت ساله شدم به روزهایی که هدر دادم غبطه بخورم.
دلم نمیخواد به این فکر کنم که چرا بخاطر جنسیتم نتونستم تو شلوغ ترین نقطه شهر قهقهه بزنم.
یا چرا به خاطر حرف مردم عشق اولم رو پنهون کردم و آخرشم بوسیدم و گذاشتمش کنار....
حالش را داری برویم زیر اولین باران پاییزی؟
از بهارستان تا خود سعدی روی جدول گوشه ی خیابان راه برویم و زندگی کنیم لحظات با هم بودن را...
بی خیال تمام حرف های عاقل ها؛ حالش را داری دیوانگی کنیم تمام بعد از ظهر بارانی مهر ماهمان را؟
بند کفشت...