عاشقی رسم قشنگ صبح است که سر صبح برایت چای و لبخند و سلام آوردم من سر ذوق همین عشق چنین بیدارم
... بی پرده وقتی داستان از عشق می خوانی یادم می افتد "ویس فخرالدین گرگانی" قابیل مرتد می شود در چشم آدم ها وقتی اصول عاشقی را بد بفهمانی من را بنوشان از لبان خود"عذاب النار" لب های تو آیینه "آیات شیطانی" عمری جهاد فی سبیل العشق را ساده "لا...
عاشقی کن که عاشقی کردن به وقت درد مثل پابرهنه به دشت شقایق دویدن است
شنیدم بی کَس و سردی، تمام شب به ولگردی گذر کردی و پردردی پشیمانی؟ غلط کردی.... شنیدم بچگی کردی و میدانی ضرر کردی که در این شهرِ بی معنی شکستی دل، غلط کردی.... شنیدم عاشقی کردی پس از آن حجمِ نامردی به دنبالم تو میگردی تو میخواهی که برگردی؟ غلط...
\پنجره\ همیشه یک واسطه بوده واسطه برای به قولِ آنها نگاه کردن به کوچه ی خوشبخت واسطه برای دریافتِ نور واسطه برای از باران لذت بردن و خیس نشدن واسطه برای از هیاهوی تصادفات و دعواها دور نماندن و درگیر نشدن پنجره همیشه یک واسطه بوده برای دید زدن و...
جز پلیدی _عشق_ گاهی هیچ معنایی نداشت هر کسی سمت دل آمد، شک نکن تایی نداشت در فریبستان دنیا، شک نکن رنگ و ریا در جهان عشق بازان، هیچ فردایی نداشت وحشت از ایمان قلبم داشت، ابلیس هوس ور نه ترسی از کسی، یا بیم تنهایی نداشت می خرامد در...
گربه ای در گوشه ی انبار خوابش میبرد آن زمان که سفره با اقرار خوابش میبرد پای پولی گر میان باشد پلیس زبده ای در مصاف حمله ی اشرار خوابش میبرد زندگی را در پس پس کوچه ها گم کرده ام عاقبت از این همه تکرار خوابش میبرد با مرور...
سیایی باَز فوچه ما چوماَ ایمشب بزه چفتن جه سرما ایژگره لب زنه آتش ای روز ابرانه ریشاَ اگر کی وَل بیگیره عاشقی گب برگردان فارسی: باز هم تاریکی چشم های ماه را امشب بست لب فریاد از سرما یخ بسته روزی ریشه ابرها را آتش خواهد زد اگر که...
هر چقدر عاشقی بلد باشم، خرج تو می کنم. بجاش تو برام فقط لبخند بزن...
مراقب شمعدانی هایت باش اردیبهشت، ماه عاشقی های بی ملاحظه است...
در این شهر خریداری نیست برای دلم باید بروم شهر دگر جای دگر عاشقی باشد از نوع دگر
هر روز ، روز عشق ماست اما امروز گل های سرخ عشقم را در زرورقی ازصداقت با روبانی از وفا تقدیم می کنم به تو ای سرخ ترین سیب عاشقی ولنتاین مبارک
امشب ساعت عاشقی خواهم گفت که بدون تو نه بهار زیباست نه پاییز عاشقانه است یعنی تنها با تو زندگی زیباست ای بانوی زیبای من
yldwzs profile picture yldwz امشب رأس ساعت عاشقی با آسمان گفتگو خواهم کرد تنها او میداند تن های تنهای ما در شبهای بارانی به زیر چتر عاشقی چگونه یک تن می شدند
. زندگی کنیم هر لحظه رو... زندگی کنیم تو هر باری که مزه ی آلبالو رو زبونمون عاشقی میکنه... زندگی کنیم با چشمکی عاشقانه با طعم ترش آلبالووو.... باید هر روز به خودمون یادآوری کنیم این زندگی و تموم لحظه هاش فقط و فقط یکبار میان!
لبخندت زیباترین نقاشی ، و من ناشی ترین نقاش جهان ؛ میشود مدام بخندی برایم ! بگذار بوم ها رنگ عاشقی را تجربه کنند ...️
دوست ندارم در فصل دیگری عاشق شوم " پاییز "حال وهوای دیگری دارد پر از شعرهای عاشقانه است حتی دلتنگی هایش شیرین تر است با بوی زردترین برگ هایش می شود زندگی کرد عاشقی در " پاییز " شعری ست همیشه شنیدنی...
گفته اند به کم قانع باشید... من به همین عاشقانه نوشتن از تو قانع ام آرام می گیرم.... به همین آب باریکِ عاشقی...️
در چهل_سالگی هم که باشی طنین صدای کسی که تو را به "نام کوچکت" بخواند و پشت هر بار که صدایت می کند "عزیزم" بگذارد می تواند عاشق ات کند. و تو بعد از تمام شدن حرفهایش دختربچه ی هجده ساله ای می شوی که دوست دارد بال در بیاورد...
سپید و مَلمَلی دوستت دارم... شبیه شکوفه های سیب... تو وسوسه ی سرخ و شیرین منی ! میخواهمت ؛ برای همه فصل هایم ... برای همه روزهای عاشقی ام ...
من شب های عاشقی را ... بلند و طولانی دوست دارم... و بوسه ها را شیرین و سرخ... شمرده و دانه دانه... شبیه انار... پس قرارمان باشد شب یلدا.... می خواهم کمی بیشتر دوستت داشته باشم...
خودم را پشت عینکی سیاه پنهان ساخته ام مبادا قامت شرقی و زنانه ات با تماشای دیدگانم ترک بردارد مبادا قلبم دیوانه شود و بی هوا بگوید دوستت دارد غمگینم راستش را بخواهی دلم برای عاشقی کردن چشم های پرمهرت را کم دارد نگاهم کن صدایم بزن و بگذار خالی...
بلاهت داسی هولناک وُ گُنگ کابوسی شد که، به کمین گل رفت ... و سَر زد در صبحی تازه دمیده غنچه ای نو شکفته را!!! آه... به کدامین گناه؟! مگر عاشقی در اندرونی ی سیاهت جُرم بود؟! در تاریکخانه ی ذهنی پلید --کارتُنک بسته از جهل! گلبوته ای معصوم وجودش...
عشق جانَم... دوست داشتنت بدجور به دلم میچسبد تُ.. یک اتفاق فوق العاده اى که بودنت تا بى نهایت اوج عاشقیست️ ️️️
