متن غمگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات غمگین
به شب میان قبرستان نرفته
بودم و رفتم
به جستجوی مزارت نرفته
بودم و رفتم
نخفته بودم و خفتم به روی
سنگ مزارت
به عمر خویش چنین جدایی
ندیده بودم و دیدم 🖤
یادته زیر گنبد کبود من و تو بودیم و کلی حسود؟!!!
تقصیر همون حسودا شد که حالا شده:
یکی بود،یکی نبود زیرگنبد کبود...
😔😔😔
بدون تو تنهایی پیدام میکنه...
آتش لبخند
از آتش آن لبخند،سوخته است پرو بالم
در حلقه آن گیسو،تسلیم و گرفتارم...
برخیز تو ای ((حاله))غمگین وملولم من
جز روی رُخ یارم،من دل به که بسپارم....
حسن سهرابی
آفتابِ پدر؛
وقتی به غروبی وحشی تن داد،
این آرزوهای من بود که-
در پیچ و خم زندگی گم شد.!
با عکس هایت دردِدل کردن چه زیباست!
گاهی تو را در خواب می بینم عزیزم!
حالی نپرس از من که ویرانم برایت...
من چندسالی هست غمگینم... عزیزم...
رودم که در خود می روم هی سمت دیروز
هی زخم هی نیش از شکستن خورده ام من!
گفتی بگویم زندگی زیباست اما......
آخرین خاطره ام با تو
نگاهت بود با آن چشمان بی فروغ
لبهایی بود که نتوانست دردش را فریاد بزند
دستان سرد و بی جانی بود
که به سختی موهایم را شانه زد
نفسهای به شماره افتاده ای بود
که در باورمان نمیگنجید
نفسهای آخر باشد
تمام اینها به آتشم...
قلبم در آتش می سوخت و کاری از دستم برنمی آمد. تماشای نابودی خود، لحظهٔ وحشتناکی است، و من هرگز احساس آن لحظه را از یاد نخواهم برد.
پریا دلشب
سرازیر شدم همراه باران
چترت شد در مقابلم
کنار بزن آن چتر کینه را
بنگر به دل باران زده ام
- منِ خود خواه غمگین -
از ان روزی که تو نیستی، خواسته من تو را دوباره دیدن بود، تو را دوباره پیدا کردن، یک بار دیگر فقط یک بار. به خوبی میدانم که عطش من از این یک بار دیدن تو سیراب نخواهد شد ولی چه قولی از این...
بیا وقت وصال است
دلم تنگ و چشم در انتظار است
بیا دل خون شدم من ز دوری
بیا کاش که من دست بکشم از دیدنت در وقت کوری
بیا قلب من باور نداره
چشم از دوریت باران بهاره
دلم تنگ و دلم تنگ و دلم تنگ
از دوریت قلبم...
میاد اون روز که،تقاص قلب خورد منو پس بدی یه جوری که،
دنبالم میگردی اما منو نمی بینی دیگه
هادی هاتف چشم براه
برگ های پاییز آرام آرام میریزد....
برف آرام آرام روی درختان بدون برگ می نشیند....
بهار شد.....
شکوفه ها آرام آرام باز میشوند
و همه اینها در نبود تو گذشت!:)
و من در حسرت قدم زدن با تو در هوای پاییزی ماندم....
و من در حسرت برف بازی با تو...
از لحظه لحظه کنار اونی که دوستش داری و کنارش آرومی نهایت استفاده کن لذت ببر شاید اون لحظه ها دیگه تکرار نشه شاید دیگه نباشه🖤!!!
نیمه شب از خیابان ها سراغم بگیر
روزگار عاشقی یعنی همین
باید اتوبوس خودم را عوض کنم
دیگر سالهاست...
طُ را در صندلیِ آخر نمی بینم
🔹 [ سردار ] https://gerdioz.blog.ir/
پارسال این موقع فکر میکردم خوشبختی در آینده ست اما حالا چه تلخ می فهمم خوشبختی روزای خوشی بود که با تو گذشت و خاطره شد 🖤