متن لحظات شیرین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات لحظات شیرین
بهار تویی، ای همه هستی و جانم
به شانهات تکیه زنم، سبز بمانم
ز عطر نفسهای تو راهم شکوفاست
در سایهات آرام، ز غمها برهانم
با نور نگاهت شب تارم شود روشن
چون ماه فروزان به رهت ره بسپارم
دستان تو مأوای دل خستهی من شد
در آغوشت ای یار،...
دوازده فروردین که میاد، من و بهمنها قرار قدیمیمونو تازه میکنیم
دستامو میبرم سمتشون، اونا هم دلشونو میدن به دستای من.
گره میزنم طراوتشونو به لحظههام،
میذارمشون کنار دلم و لبخند میزنم به دوربین...
که یعنی این رسم هر سالمه،
که یعنی دلم هنوز بهار رو باور داره
لمیدهام کنار دیوار کاهگلی
و تابستان کودکیام
در آبی حوض
دست و پا میزند.
ما را همین بس که تو در خاطره مایی.