متن نگاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نگاه
ثانیه های نبودنت
چقدر تلخ می گذرند
وقتی که هیچ رد پایی از چشم هایت را
میان شعرهایم نمی بینم
ای کاش نگاهت
از عاشقانه هایی که برایت می سرودم
پنهان نمی ماند
تا اینگونه میان واژه ها
به دنبالت نمی گشتم
مجید رفیع زاد
نمیدونم عشق دل چی داری تونگاهت ضربان قلب من میره بالاکنارت
هر صبح
دل انگیزترین واژه هایم را
به اشتیاق طلوع نگاهت
کنار هم می چینم
تا سبزترین غزلم را
با چشم های تو
بسرایم
مجید رفیع زاد
تو از کنار چشم هایم می روی
اما من با نگاهی خیس
در کوچه های تلخ این شهر
به دنبال صدای نفس هایت می دوم
ای کاش بودنت تمام نمی شد
و هوای رابطه ی مان
همیشه آفتابی بود
تا به جای رقصیدن ابرهای سیاه
پرواز تو را
میان آسمان...
شبیه حرف هایت نبودی
اما من
همیشه پای حرفم ماندم
و چه سخت است
افتادن از چشم های کسی
که یک عمر نگاهت
به دنبالش می دوید
مجید رفیع زاد
سکوت و نگاه..
والا نت خاموشی..
نیایشگری.
در زندانِ نَفس،
با کدامین لهجه بخوانم
ترانه یِ بی تکلّفِ عشق را ؟
با نگاهِ خیس
از پشتِ هیس
آه می کشم
هوایِ نَفَس
راه راه می شود چرا؟
تو
از آتش گذر کردی
اما
جرقه ی نگاهت
خاکسترمان کرد
سیاوش.
بیمار توییم و از تو دور افتادیم
گاهی نظری بر دل بیمار انداز
شب است و آغاز دلتنگی
حجم نبودنت
از چشم هایم پیداست
و مژه هایم
سرشار از باران خاطرات توست
اما چه غم شیرینی است
که به امید نفس کشیدنم
کنار چشم هایت
در انتظار مهر نگاه تو باشم
مجید رفیع زاد
و چه فرقی می کرد؛ واژه در چَشمِ تو باشد
یا؛ نگاهِ پنجره؟!
آن دَمی که؛ کوچه شعرِ بی کسی بود.
شیما رحمانی
جهانی زیر نگاه هایم منتظر است
زیر چشم هایم ...
که وسعت دنیایی گمشده
به خود گرفته است
جهانی در نگاهم گم شده است
جهانی سردرگم
جهانی سرد
رعنا ابراهیمی فرد
گناه تو نگاهی است که ایمانِ قلبم را فرو می ریزد🌱🌊...
پاگُشایِ سپیده دمان است؛ شورِ نگاهت!
شیما رحمانی