متن کوتاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کوتاه
من از رقص جمعی پرستوان،
در کرانههای آسمان،
دانستم:
«عشق»،
همه،
پرواز است!
من از نجوای پروانه،
در گوش گل،
دانستم:
«عشق»،
راز و نیاز است!
╰⊱♥⊱╮ღ꧁ چشماט آبے تو בریاے من است
خیرـہ شو بـہ من آرزوے غرق شـבט בارم..
شبانگاهان رسد روزی به آخر
چو سیلابی که رفت تا بحر احمر
مثل غروب پر معنایی
گریه که می کنی
رنگ آسمان کدر می شود..
بی مروّت گشته دنیا، با تپش های دلم؛
لیک در دریای دل، «احساس» را بارانده ام
گلپوش حریری از بهشت است حجاب
نازل شده تا شأن تو معلوم شود
به دریا میزنم دل را
نیازی نیست ساحل را
من از طوفان نمیترسم
چو آغوش تو را دارم
در دلت هیچ کسی غیر مرا راه مده
جزتو هم هیچ کسی در دل این عاشق نیست
من همان ماهے بے تابے ، هستم
کـہ בر בریاے بی کران عشقت آرزوے غرق شـבن בارـב …
مثل غروب پر معنایی
گریه که می کنی
رنگ آسمان کدر می شود..
تو....
از کدامین اتفاق افتاده ای
مرورت که می کنم
شادمانی از گونه هایم سُر می خورد
نیستی و نبودن تو بدجور...
باعث شده دیگران نیایند به چشم...
آغوش تو پناهگاـہ من است
سـ؋ـت مرا בر آغوش بگیر ،تا بے پناـہ نشوم בلبر..
ای کاش میدانستم در کدامین خاک قدم میگزاری تا ان خاک را سرمه کرده و ب چشمانم بمالم..
مادر
تو جان و جهانی
تو روحی در روانم
بی تو این زندگی نیست جز یک ناتمام
تو میان من و مستی کدام را خواهی..؟
من تو را مست در آغوش خودم میخواهم...
با یه چشمک میبری، دین و ایمان مرا....
انتظارت چیست، مرا باز مسلمان دانی...
تو همان خواب قشنگی...
که به چشم منِ دیوانه نخواهد امد...
من میان آن سیه چشمان تو...
بارها و بارها دیده بودم عشق را...