متن کوتاه

چشمات نمیرود دیگر از یاد

شخصیت ادا نمیخاد اصالت میخاد..!

به یاد آنان که قیمت دیدارشان مرگ است🖤:)

پدر

دیواری محکم تر از خودت پیدا نمیکنی...

من رفتم از اینجا چون تو با من تنهاتری.

و تقاص نفس کشیدن مرگ در اوج زندگیه.

بگو چیشد که شدیم ما دوتا غریبه؟

تمام چیزی ک میخوام اینه ک با تُ باشم!

بهش میگن شب ولی من میگم هجوم خاطرات!

And only I know what pains I have gone through.

و چقدر تماشایت کردم و تو نگاهت آنور بود،

یک روزی میمرم . و تو فکر میکنی که من فقط آفلاین م.

‏+بهترین آدم؟
- کسی که زخمیه، ولی زخم نمیزنه.

رفتنت; رفتن جان است, خودت میدانی..


پدرم

باران بی کلک ترین هم کار شهرداری در فرار دست فروش هاست.

هیچ گاه انسان سالم، دیگری را شکنجه نمیکند
این انسان آزار دیده است که آزار می رساند.

مَن تو فِکرِ تو
تو بی خَبَر اَز مَن

یکدیگر را در آغوش بکشید
پیش از آنکه مرگ
عزیزی از ما را نشانه بگیرد!

بهار با تو زیباست

بزرگی به پول و مِکنت نیست
به ذاتِ بزرگِ آدمه


_گناهِ فرشته

دلم شادی می خواهد
وسعتش زیاد نیست
به اندازه کفِ دستانت ...
دستانم را بگیر ...

یک دم غنیمت است بنوشان و می بنوش

صبح امید شام تو شد شد نشد نشد

ای دل جهان به کام تو شد شد نشد نشد

وصال عاشقانه تو ، درمان درد من است...!