متن صبح
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات صبح
خنده بر لبهای تو هر وقت جاری می شود
حال واحوال دلم سبز و بهاری می شود
اشک شوقم می چکد هربار می بینم تورا
تو میایی گونه هایم آبیاری می شود
از بلور چشم تو ، ای در نگاهت آفتاب
باز صحن قلب من آیینه کاری می شود
از...
صبح است و دلم پر از هوایِ عشق است
چون بلبلکان پر از نوایِ عشق است
سرشارِ غزل هستم و دل، کوکِ غزل
این کوکِ دل و غزل ، عطایِ عشق است
بادصبا
بویِ گل و یاس و نسترن دارد صبح
لبخندِ قشنگِ یاسمن دارد صبح
مستانه تر از چکاوک ای عشق دلم
هر لحظه فقط با تو سخن دارد صبح
بادصبا
بی رویِ تو چای از دهن افتاد فدایِ نظرت
می شود چشم بگشایی و کمی قند دهی
اسماعیل دلبری
صبح بخیر 🌞
قسم به شکوفایی لبخند
که خورشید تابان صبح
از گوشه ی لب های توست
که طلوع می کند
برخیز جانم
تا که روزم روشن شود
با تبسم عاشقانه ی تو
مجید رفیع زاد
آهسته می آید، دل انگیز است و بارانی
صبحی که دارد با خودش یک بوسه ی آنی
در جاده ای افتاده در آغوش کوهستان
یک باغ سیبم تاابد انگار زندانی
هر بار نقشی داشتم در طرح یک قالی
یک بار دشت ارغوان یک بار گلدانی
هربار نقشی داشتم، این بار...
با لطف صدای تو غزل می چسبد
چون صبح که شیر با عسل می چسبد
پاییز رسیده و هوا بارانیست
سردم شده، پیش آی! ک بغل می چسبد
صبح است بیا ،تا که غزل ساز تو باشم
مستِ مِىِ آن نرگس شیراز تو باشم
برخیز تو ای ، مطلع اشعار شبانه
تا وقتِ سحر، نقطه ی آغاز تو باشم
چهره ی صبح می شکفد!
دمیکه
عکس خویش را
در برکه آفرینش
به نظاره می نشیند...
حجت اله حبیبی