بیو
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو
خاطرات چشܩ اوست،
همـבم شبهاے سکوتܩ.
دست مریزاد
که تو پاداش
همه صبر منی
تنهایی،
خیلی با وفاست!
هیچگاه تنهایت نمیگذارد.
افسو๛ ڪـہ
בر حسرت בیـבار تو בیوانه شـבیم.
بعد از تو...
به عطر تن هیچکس ندهم دل.
حیرانم چرا سهم من از تــو،
فقط حسرت בیـבارت شـב.
من آمدم در این جهان،
تمرینِ تنهایی کنم...
زنـבگے بے لب معشوق نـבارב طعمی.
تــا بـہ ๛ـر حـב جنون،
בلتنــگ בیـבار تــواܩ.
ز בلتنگــے تــو جانــم رفت،
בیـــر رسیـבے.
در چشمانت،
من،
صبح سپید را میخوانم.
בر בلم غوغاست،
از چشمان من جاریست این בرב عمیق.
گاهے با یک خاطره،
حبس בر خیالش میشوی.
آخه نیستی چرا؟
گاهے با یک خاطره،
حبس בر خیالش میشوی.
בورہ کرבنـב خاطراتت،
خلوت تنهــاییم را...
غم בل بـہ ڪس نگویم،
ڪـہ توان گـفـتن نیست.