بیو
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو
🍂
شکوفه های تازه بر درخت گیلاس
با بادی سبک
رقصیدند، چرخیدند
و از عشق زمین، بوسه گرفتند...
🍂
... فیروزه سمیعی
خون سرد تاریخ
بر کاغذهای پوسیده
شعله می کشد
می دمد آتشی از خاطره
چهار🍂
سایه های بلند شب
پناه آورده اند
به سینه ی مهتاب
پنج🍂
ستاره...
درختان را به رقص آورد
آواز پرنده
می خواست صدایش را
به گوش خورشید برساند....
🍂....
....فیروزه سمیعی
آره خودت رو قربانی نشون بده! شاید اینطوری بتونی از زیر بار گناه و مسئولیتی که در برابر کارها و رفتارت داشتی ولی انجام ندادی شونه خالی کنی.
در بی وزنی عشق
قلب ها در فضا
هر نه به بله تبدیل می شود
در مدارهای دل ...
➖➖➖➖➖➖
فیروزه سمیعی
🌒
انسان با سایه اش مى میرد
درخت با ریشه اش
پرنده با آسمانش
تو ولى بر پایى
همچون درخت هستى
سبز و زرد مى شوى
و باز بالایى
امیر برغشی
🥀
گاهی
دستی به شانه ام بکش
از یاد نبرم همخانه ایم
نمى خواهم فکر کنم
دیده نمى شوم
دوست دارم
وقتی سر بر می گردانم
ببینم تو اینجایى
ایستاده اى
کنار دلم و ترسم
نترسم از سکوت خودم
از تنهایی
از شب
با من حرف بزن
بفهمم هستم
سکوت...
پاییز
چسبیده به شیشه ی ماشینم
باد مهرگان
به خیابان یورش می برد
آشوب برگ
در بی حوصلگی روز
طبیعت بی جان
بر سنگ فرش پیاده رو ها
شهردار
رنگ می روبد
از سر و روی شهر...
.....
امیر برغشی
آه،
اگر دلتنگی ها
به آسمان برسند،
آنجا که ستاره ها
از تب عشق من
آتش می گیرند ...
...فیروزه سمیعی
در گوشه ی خیال
با لب های تشنه
به جستجوی قطره ای از باران
در آغوش تو پناه می گیرم.
آسمان،
با همه ی وسعتش
تنها در چشمان تو
آرام می گیرد،
و من
در هر لحظه ی دلتنگی
بر شن های داغ این کویر
نقش نامت را حک می...
عشق،
پرنده ای است
که در آسمانِ پاییز پر می کشد
با هر ضربان،
بال هایش
نسیمی از یاد تو را
به قلبم می آورد. ...
فیروزه سمیعی
می چرخم
زیر چشمان خیس شهر
در میانه ی خیابان ها
بی پروا
به آغوش می کشم
زمین را
آسمان را
قطره های سرگردان را
باران .....
فیروزه سمیعی
زمین گرده
منم کینه ای
به قول او
هر داستان نویسی ،
شاعری شکست خورده است !