متن نور
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نور
« سایه ی من »
پنجه در پنجه ی او افکندم
سایه ام بود ولی بازیگوش
گاه او گرگ پلیدی میشد
من کنار تن او چون خرگوش
راه می رفت چو مردی با من
همه جا فکر من و با من بود
مشت بر صورت او کوبیدم
دست من زخمی...
آغشته به نور می آیم باوقار و زیبا
پیراهنم اشعه ی خورشید است
و محافظانم افتابگردانهای به صف کشیده
آغشته به نور می آیم
و آغاز سال را بوسه می زنم بر رویت
تا به نور آغشته شوی
چشمهایت ، قلبهایت ، رگهایت ...
جز برای نور نتپد
آغشته به...
آغشته به نور می آیم با وقار و زیبا
پیراهنم اشعه ی خورشید است
و محافظانم آفتابگردان های به صف کشیده
آغشته به نور می آیم
و آغاز سال را بوسه می زنم بر رویت
تا به نور آغشته شوی
چشمهایت، قلبهایت، رگهایت
جز برای نور نتپد
آغشته به نور...
طلوع زیباست ولی
باید خورشید را در آغوشِ غروب خفه کرد
نوری که نتوان با آرامش نگاهش کرد
بمیرد بهتر است
دکمه
شعری از رُزا جمالی
چشم هام به نورکم عادت کرده اند
به آن ها دکمه دوختم
در تاریکی لمس ام کن!
\امید\
-- نوری است\
(هر چند) کم سو؛
اما
برقش به چشم می آید.
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)