متن خدا
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات خدا
خدایا هر چهارشنبه داری بهتر از هفته قبل میشیاا
گاهی خدا برای حفاظت از شما
کسی را از زندگیتان حذف می کند...
اصرار به برگشتنش نکنید
فاطیماه نویسنده شاعر ✓...
من انگاری دلم پر بود
پر از انواع دلتنگی
پر از غم های بی پروا
ولی باز هم می دانستم
مرا رها نمی کند،خدا...❤✨
✍زهره دهقانی
(شادی)
عشق بازی با خدا
فرقی ندارد که در خانه باشی
و نماز بخوانی یا که
در مسجد غزل سر بدهی
هرجا و هرکجا یاد خدا باشد
آنجا منزه است ❤️
کوثرنجفی
خداوند یک انرژی مانند تمام انرژی های دیگر است
تنها با این تفاوت که از تمام انرژی ها (حتی کائنات)
بزرگتر است و ارتعاش بالایی دارد.
هر دینی که در دنیا وجود دارد به خداوند محتاج اند و تمام
دین ها به خدا مربوط می شوند
اما
خداوند نه محتاج...
در آغاز ه ی چ بود
و خدا
شعری سرود
به نامِ: « عشق ».
تو هستی که همه جان ها را در خود داری
تو آغاز و پایان هر داستانی هستی
دستان تو در بیان است و جستجوی تو، جستجوی خداست
✍ مهرانه
با آمدنِ مهر، دلم پُر تب و تاست؛
احساسِ نهانم، پُر از امواجِ صفاست؛
در طرحِ دلم نقشِ خزانی نتپد؛
زیرا که گلِ خاطره ام، مهرِ خداست!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
🌿🌺🌿
حواست هست خدا؟
صدای هق هق گریه ام از گلویی میاد که تو گفتی از رگش به من نزدیکتری!
هر وقت صدای شکستن خودمو شنیدم گفتم باشه منم خدایی دارم؛
هر وقت از بچگی تا حالا زمین خوردم و به سختی پاشدم شنیدم غصه نخور خدا بزرگه
حواست هست هر...
تکیه میدهم به آسمانی که خدا
روی ابرهایش نشسته ˘˘!☁️💙
نوری در تاریکی می درخشد.
دروازه های بهشت باز می شود،
پرنده ای که از تاریکی به سوی نور پرواز می کند،
گلی که در برابر نور خورشید می درخشد.
هر پرتو نشانه عشق،
هر پرتو، شروعی آسمانی،
زیرا در پرتو لطف خدا،
مانند دریاچه ای که در برابر باد...
خدا
تنها ترین
تنهای
این شهر غریب است .
حجت اله حبیبی
تا خدا هست میان دلمان/
فارغیم از غم آب و غم نان/
زیرِ بارِ نگهِ شب نرویم /
واژه سازِ تبِ ظلمت نشویم/
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
در خدا حافظی ات هر چه بلا بود رسید
مرغ خوشبخت من از لانه ی تقدیر پرید
زندگی دار عذاب است و نمی دانستم...
دل در این دار چرا بسته ام و با چه امید؟!
از همان روز که رفتی ز برم فهمیدم...
باید از هر چه امید است دگر...
من با تو به یک آیین نپیوندم
چرا می خواهی که دلم تقصیر کند؟
در برابر معبود باید کش مکش
کنم
گر جدالیست میان تو و خدا
تو بگو چه خبر است؟ دلت هیچ نمی گوید
اصلا نه کفر است و نه ایمانی ست
من کشاورزم تو زمین اندیشه ها...
غمم از حد فزون است و به قلبم تیر غم بنشسته و پایم اسیر باتلاق سرد تنهایی ست ...
تنم داغ است ...
تبم بالاست ...
و بد کوک است ساز قلب نا آرام
دلم آشوب آشوب است .
تپش های دل ناشاد هردم زند فریاد تنهایی!
نشان رفته هدف...
امشب سکوت خانه رنگ عزا گرفته
با هق هق ستاره بغض هوا گرفته
از گریه های باران فهمیده ام من امشب
از دست آدمیزاد قلب خدا گرفته
از من نپرس هرگز با این همه خوشی ها
شعرم چرا سیاه است قلبم چرا گرفته
ما انتهای یک درد ما انتها دوری...
گاهی ، نگاهی ، آسمان دلت را می آشوبد و چراغ سعادت را در دلت روشن می سازد ، آن نگاه عاشقانه ، لبخند خداست، که محبس تن را می گشاید و باران رحمت را بر شهر عشق فرو می بارد. حجت اله حبیبی
هر شب به وقت عبادت
میان محراب عشق
با هر قطره از اشکم تسبیح می زنم
و تو را از خدایم تمنا می کنم
بیا که در ابری ترین روزهای زندگی
محتاج آفتاب نگاه توام
مجید رفیع زاد