بیو

❉᭄͜͡بهار عمرم بے تو خزاט گشت …

جان ب جانمم کنند ،جانم تویی مادر جان

༺ با و؋ـا زیاב בیـבم
اما هیچ کس ماבر نبوב

بعد تو به یاد تو با یاد تو می میرم

مرا به سجده کشانده...


خیال چشم سیاهت...

انساט ؋ـراموش نمیکنـہ عبرت مے گیره..

تُ گُل سُٰرخ باغچِه زنِدگیمٰی..♡

.

می نویسم عشق
تو ...
در چشمانم حل میشوی

مرا....
ببر به جایی که
هوای تو
نیست....

.
دائمی باشید . . . اعتباری ۵ تومنه!

بـہ ـבست باـב سپرـבم تمام یاـבگارت را

عشق از دیدن چشمان تو آغاز گرفت...

هر بار که خندیدی...

دیوانه ترم شد دل...

ب باران اعتمادی نیست در پاییز فقط دلتنگ تر است..

به باران دل نبند هرگاه ، دلتنگت شود می بارد..

بغض ما از غروب آسمان دیدنی تر است…

به آرزوهایم قول پرواز ب اوج را دادم..

عشق ما
دهکده ای ست ،
که هرگز به خواب نمی رود!

از خنده ی تو
یک باغ پر از پسته
شکفت...

اینجا «ایران» سرزمین ایستادگی و مقاومت ...

سادگی کلید خوشحالی است.

+چه نسبتی باهاش داری؟؟
_حضورش کنارم قوت این قلبه

در خاطراتی
که هرگز نساختیم
سوختیم!

تنها زَخمی که بخیه نمیخوره زَخمِ زَبونه!