متن دلنوشته عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلنوشته عاشقانه
حضرت یار من!
هیچ میدانی،سر بر شانه هایت که میگذارم باکی از عالم ندارم!؟
شانه هایت کوهیست که با هیچ زمین لرزه ای به لغزش در نمی آیند...❤
نگار منجزی🦋
قسم...قسم
به سبزی حس حضورت
به سرخی مستطیل لبخندت
و به آبیِ نگاه مهربانت
که من امروز ایمان اوردم که عشق
هیچ به جز رنگین کمان بودنت نیست
رنگین کمانی که معنا می کند
رنج روزهای سیاه و سفیدم را.
زینب ملائی فر
من با خیال تو زندگی می کنم . هر شب برایت شعر می گویم ، شعر می خوانم ، و برایت چای می ریزم . من با خیال تو زندگی کردن را دوست دارم . اگر این دیوانگی است ، کاش زودتر دیوانه می شدم .
نگاهت ، کلامت ، سکوتت ، لبخندت ، گریه ات ، فراقت و حتی شوق دیدارت هم مرا می کشد . تقصیرتو نیست . من کشته مرده تو به دنیا آمده ام .
میدونی چیه عزیزکم
تو معجزه قلب منی
تو برعکس تمومی ادمهای دنیا باعث شدی من خودمو بیشتر بشناسم
نکات مثبت وجودم رو یاداوری کردی
تو بهم یاد دادی چطور عاشق خودم باشم
تو به من عشق واقعی رو هدیه دادی
مرسی که هستی
جز تو نمیتوانم به هیچ کسی دل ببندم
در این میان این دل هم لجبازیش گرفته و آغوش تو را طلب میکند
میدانی چی دردناک است؟!
با این که دیگر نمیتوانم کنار خود داشته باشمت
ولی هنوز هم قلبم به عشق وجودت میتپد
و من را از درون نابود میسازد...
نمیدانم چه شد که به تو دل دادم
اما دگر توانی برای فراموش کردنت ندارم
به دادم برس ای ماه شب های بغض الودم
گویا نقطه ضعفم دستش آمده بود
فهمیده بود عاشق صدایش شدم و برایش جان میدهم
هر دفعه برایم ویس می فرستاد و با دلبری هایش قند را در دلم آب میکرد
میدانی دلبر جانم؟!
تو با هربار خندیدنت تیری بر قلبم میزنی که هیچ دارویی جز آغوشت نمی تواند مرا آرام سازد
تعهد میدونی یعنی چی؟!
یعنی با اینکه پیشم نیستی
با اینکه از زندگیم رفتی
باز هم هنوز به هیچکس اجازه نمیدم بهم نزدیک بشه چون صاحب قلبم تویی
فقط و فقط تو
تویی که هنوز هم خاطِرِت تو ذهن و قلبم و عزیزه
و این دل لامصب فقط با شنیدن...
میدونی چی دردناکه
اینکه کنارت داشته باشیش ولی نتونی در آغوشش بگیری و دائما به رابطش با بقیه حسادت کنی و ترس از دست دادنش رو داشته باشی
از دست دادن نگاش
صداش
خنده هاش
و نخوای قلبش سهم کس دیگه ای بشه جز تو
گاهی اوقات با خود میگویم
کاش میشد
می توانستم هنوز صدایت کنم و تو بگویی جانم و من غرق شوم در خوشی های عاشقانه ام
کاش می توانستم هر ثانیه ازتو خبری بگیرم
کاش می توانستم در لحظات تلخ و شیرین زندگیت همراهیت کنم
کاش کاش کاش
فایده ای ندارد...
آغوشم را
برایت کنار گذاشته ام
حتی بوسه هایم را
شاید در عصر آغوش های یک روزه و بوسه های ساعتی!
عقب مانده ام بخوانند
اما من
به بازوانم تنها قول تو را داده ام
و سکوت لب هایم با همنشینی لب های تو خواهد شکست
عزیز دلم دلت قرص...
معجزه همیشه هم کار های عجیب و غریب نیست
معجزه گاهی همین چند وجب فاصله ی بین شانه های توست
آغوشت معجزه و علت ِ ایمان من به دین توست:)!
دریای نگاهت مرا غرق می کند
در موج های خروشانش.
تلاطمی دارد نگاهت که نمی شود
چشم از چشمانت برداشت.
جانانم،...
زندگی بدون وجودت،
بدون استشمام بوی تنت،
برایم مرگ آور است،مانند ماهی که بی آب میمیرد.
تو
ضمیر دوم شخص من
جاری در رگ های سرخ
ساکن قلبم
حل شده در چشمانم
علت لبخندم
هستی !
و من
ضمیر اول شخص تو
به اندازه تمام
تار تار موهایت ،
دوستت دارم❤️
و تمام آسمان دلت را با رنگی از انار های باغچه قلبم سرخ می کنم ،
که با بغضی ، سیاه و اندوهگین نشود .
مبادا در شب الماس های چشمانت را بر روی زمین بریزی و روزمرگی هایت را زیر لب مرور کنی !
تو آفریده شدی برای نشان...
موۍ سپید و فراموشۍِ ذهن ڪه عیبۍ ندارد جانم! مهم این است ڪه من، تار به تار موهاۍ برف مانندت را مۍ پرستم و دین و ایمانم با مو هایت بافت خورده، مهم نیست اگر زندگی را به فراموشۍ سپرده باشیم، مهم این است ڪه من، حتۍ اگر سوۍِ چشمانم...
زنبوری تربیت میکنم و به باغ شما میفرستم برای نوشیدن از شهد آن گل که تو بوییده ای
و چه درد شیرینیست مبتلا به نیشِ آغوشته به نفس های تو....
مأوا مقدم زاد
ترجیح من؛
نمیدانم که من در ذهن و قلب تو چگونه ام، اما تو در من هر لحظه را به حیات مشغولی...
صبح که روی صندلیِ جلوی آیینه ات مینشینی و شانه را روی تارهای سیاه روی سرت میکشی، من با نوای خوشِ ویالون گونه ی گیسوانت بیدار میشوم.
عصرها...