متن دنیا

من به دنیا آمدم؛ تا بشنوم/
گرمیِ مهری که با دل، یار شد/

زهرا حکیمی بافقی (کتاب نوای احساس)

دنیا توی مشتم بود، وقتی که تو با من بودی❤️

غزاله غفارزاده

در  سلطنت  عشق  اگر  شاه  تو باشی
عالم همه در یک طرف و ماه  تو باشی

از   برزخ  دنیا   تو    بیا    و    برهانم
خواهم که مرا همدم و همراه تو باشی

بهزاد غدیری

هر روز، روی دورِ تکرار است دنیا
این زندگی بالا و پایینی ندارد
رضا حدادیان

تو رفته ای وخوب می دانم در این دنیا
دیگر کسی چشم انتظارِ من نمی ماند
رضا حدادیان

ناجوانمردانه دنیا ریشه ام خشکاند و رفت...

نبودی در دلِ شب های قلبم/
و پوچ و هیچ شد رویای قلبم/
ز بس لرزیده دل، حسّی، نمانده/
پر از خالی شده، دنیای قلبم
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

اگر جای دانه هایت را که روزی کاشته ای فراموش کردی،
باران روزی به تو خواهد گفت، کجا کاشته ای
پس بذر نیکی را درهرکجا و زمینی بکار،…
آسمان، همه جا یک رنگ ست ….
برای دلت و هر کسی که بخواهی بکار..
تو نمیدانی چگونه می روید ،
کی...

گفته اند آخر به یک گل کی می آید نوبهار
آنقدر خوبی که دنیا با تو میگردد بهار

اعظم کلیابی
بانوی کاشانی

اگه به قدرت قلم پی ببری میتونی دنیات ودنیارو تغییر بدی.

از آن هنگامی ،که منفعت را طور دیگری برای خود معنا کرده اند
همه چی برهم خورد
بهانه ی الکی ساختند تا بروند
یا دلیل تو خالی آوردند تا بمانند
البته روش زندگی هر کس به خودش مربوط است!
ولی امان از حرفهایی که فکر می کنیم واقعیست
و دل...

اقرار می کنم که دیگر به هیچ قول و قراری، قرار نمی گیرد این دل بی قرار!

قرار بود درد خراش زانو هایم بزرگ که شدم از یادم برود، دلخوش شدم ولی...

دروغی بیش نبود!
فراموش که نکردم، هیچ!
درد قلب تکه شده ام مرا به گریستن در
آرزوی درد...

سخت است زندگی در عالمی که هیچ چیز در آن ماندگار نیست!
و آگاهی قلبم از این موقّت ها باعث می شود پس از لبخند از طعم
شیرینشان، آسمان چشمانم ببارد...

میگن هر شروعی یه پایانی داره...
عجیبه که ما تو یه دنیای ظاهرا بی پایان گیر افتادیم، که نه می دونیم کی شروع شده...
و نه از پایانش با خبریم...!

مداد رنگی هایم،
رنگ به رنگ
می کشم بر کاغذ...
مداد سیاه می خندد!
آه،،،
دنیا به اندازه کافی سیاه ست،
-- از تو بیزارم...


رها فلاحی

در این زمستان که خودش را هم دوست ندارد
تو ای دلیل من
که تا عمق استخوان مبتلای توام
و ترانه به ترانه
اشک به اشک
رویا به رویا
بودنت را تکرار میکنم
یا تمام موانع را کنار بزن
و بیا و بهار را دستانم بگذار
یا تمام خیالت را...

رومن گاری:
از پنجره به پیاده رویِ مملو از جمعیّت نگاه کرد ، گفت : می بینی؟ لباس هایی هستند که راه می روند ، دروغ می گویند ، عاشق می شوند ، می میرند ؛ کمتر لباسی آن بیرون است که درونش انسان وجود داشته باشد !
به راستی...

تَرک دنیا به مَردُم آموزند
خویشتن سیم وغله اندوزند
عالِم آن کَس بُوَد که بَد نکند
نه بگوید به خلق خود نکند

پرتکاپو باش
اصلا خسته نشو
به سقوط هات فکر نکن
چون قراره تو به خیلی از بلندی ها راه پیدا کنی
شکوفه های بهار رو بو کن
تو خش خش برگهای پاییزی قدم بزن
رنجات رو دوست داشته باش
چون همون رنجا باعث میشن
روزای بهتری رو بسازی
بله جهان...

دنیا بهشت است اگر
همه چیز سر جای خودش باشد
ماهی در آب
پرنده در آسمان
و
سر من
روی سینه ی تو

اگر در بین بی رحمی های دنیا هنوز خود واقعیت هستی و بدون توقع به دیگران عشق میورزی من ازت تشکر میکنم که با افکار قشنگت دنیا رو به جای زیباتری برای زندگی تبدیل میکنی

دلشوره هایم بزرگ می شوند
بزرگ و بزرگ تر
و من شفاف ترین زن دنیا
از هر طرف که نگاهم کنی
دنیا را می بینی
می بینی دنیا چقدر کوچک است؟

-آسیه حیدری شاهی سرایی
-از مجموعه دستم را از دنیا بیرون میبرم

ذره کاهی بودیم و از ما  چه  کوهی ساختند
مشت خاکی بودیم و از ما چه ناسی ساختند
چون  بشد  آدم شریف خلق و مخلوق و  زمین
هر  ملائک  را  بر او  سجدهء  خاصی ساختند
بعد  از  او  انسانیت  آمد  ، شد  اهداف   زمین
چونکه سخت باشد عمل ،هی ناسپاسی...

اینجا دنیایی است پر از آدمی
که متولد شدند از دردها
اما صدایشان بگوش نمی رسد 🖤
رقیه سلطانی