متن ستاره
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ستاره
باز جمعه ای دیگر
و من همراه با غروبی سرد
به امید آمدنت
با غم نبودنت نفس می کشم
و زیر بارش بارانی از درد
خیس می شوم
بیا با دست های پر از مهرت
ابرهای دلتنگی را کنار بزن
و آسمان خاموش قلبم را
با شکوه لبخندت
ستاره باران...
ای اقبال سبز
بگو چند ستاره به خواب بهار تکانده ای؟
که حالا به هر سو قنوت می گیرم
تو روییده ای!
ماه را؛
من بر می دارم،
و تو،
سبدی ستاره بچین
در وعدگاه
به کارمان می آید!
لیلا طیبی (رها)
دور تا دور دنیای کوچیک و مه گرفته ی من یه آسمونه بزرگه که تمام آرزوها و رویاهامو از بچگی تا الان تو آغوش پر از ستارش جا گذاشتم...
هر وقت دلم میگیره آسمون یکجوری خودشو به قلب مچاله من نزدیک می کنه که میتونم با دستای پر از خالیم...
امشب
ابرهای دلتنگی کنار می روند
و ستاره ای به نام تو
میان آسمان قلبم می درخشد
ماه ترانه ی وصل می خواند
ستارگان دست می زنند
و انگشت هایم
با موهای تو می رقصند
امشب عشق در ما طلوع می کند
و ما به مهربانی هم
تکیه خواهیم کرد...
تب های من پُر از، بهانه ی عشق ست!
لب های من پُر از، ترانه ی عشق ست!
شب های من پُر از، ستاره ی احساس؛
دنیای من پُر از، جوانه ی عشق ست
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.
عشق به زیبایی همان داستانی ست
که ظرف شکسته را پشت پنجره ریخته و ستاره شدند...
- کتایون آتاکیشی زاده
بر پشت بام خانه با شب می نشینم
چشمم را بر آسمان سیاه می گذارم
- به چه خیره ای؟!
+ به ستاره روشن
سال هاست بر او چشم دوخته ام
اما چیزی نمی گوید
برایش می رقصم
شعر می خوانم
تا سحر اشک می ریزم
فقط گاهی چشمک می...
در این روزگار سخت و تاریک ،
تو به سیاهی شب میمانی ،
درخشانی ستاره های نگاهت است ،
که شهر دلم را روشن نگه میدارد💫
ستاره های شبی. ماه می شوند
کم کم ترانه های دلی، آه می شوند
دلواژه های سِحر شبانگاه می شوند
گویی تمام کوه غم روی سینه ای
مثل سبکترین پری از کاه می شوند
حال و هوای ثانیه ها بسکه دیدنیست
پروانه های لحظه دلخواه می شوند
آنجا هجوم شوق...
ماه که توباشی
میل ماندن ندارد
هیچ ستاره ای
صیدنظرلطفی
و تو ستاره روشنایی من
باید میگفتم تا بدانند که در دنیا دختری هست به اسم سبز ابی کبود من
چون پری های خیالی داستان ها دختریست زیبا
دختری که وقتی حرف میزند بوی گل پونه سرتاسر فضا را اکنده میکند
قمری ها به اواز درمی ایند
پرستو ها از...
اقبال اگر به ستاره است
شب با این همه ستاره
چه بداقبال است
شب را تا صبح به امید تو ستاره می چینم
شاید رسیده باشی...
تا به شب عادت کردیم صبح شد...
صبح را زیاد نمی شناختیم...
تا صبح آمد دلبری کند و با لطافتی نوازشمان کند.
نفهمیدیم چه شد که دیگر صبح نبود...
عمر صبح کوتاه بود...
عمر هر چیز نوازشگری کوتاه است...
ظهر آمد که بگوید عاشقمان هست و چقدر پایمان وای می...
✓ماه من...
تو را هرشب پرسه میزنم
در دل سیاهِ آسمان...
مرورت میکنم با پای پیاده...
می کشانم تو را تا دور دست های ستاره
نور میگیرم از تو♥
کام میگیرم از تو♥
ماه من...
سهم من شو \یک شب\
جان می گیرم از تو❤️
بهزاد غدیری (شاعر کاشانی)