متن سکوت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات سکوت
نمی دانم چرا گاهی،
قلمم...
یاری نمی کند،
این همه سکوت را...
شاید رازهایی نهفته ست
در لابه لای واژه هایِ آغشتهِ،
به طعم تلخ دلتنگی...
من یک شاهزاده ام
وقتی می توانم
جوابِ تمام بی احترامی هایت را بدهم
اما ترجیح می دهم سکوت کنم
من یک فیلسوف ام
وقتی می توانم
دروغ هایی را که می گویی رو کنم
اما ترجیح می دهم سکوت کنم
من یک جنگجوی شجاع هستم
وقتی زیرکانه زیر پاهایم...
براستی چه زیبا سخن میگویدسکوت یک تصویر از ثبت یک لحظه
زندانیه شماره ۲۴۵
- مریم؟ یادته اون دختره رو توی زندان؟
- کدومشون؟
ناگهان اشک در چشمانم جمع می شود...
- زندانی شماره ۲۴۵
این رو گفتم و سکوت همه جا رو فرا گرفت.
- چقدر اون دختر قشنگ می نوشت! انگار جرمش نوشتن بود.
مریم با خنده ای آرام...
من ارزش سکوت را
ازگلدان پژمرده ی مادربزرگ آموختم
آن هنگام که می دانست دیر یا زود خشک می شود
اما طلب آب بیشتری نکرد
تا گلدانش را به یک کاکتوس ندهند
دیدار من بی تو.
به خودم گفتم، گِردی زمین باعث شد، باینکه ما آنقدر از هم دور شدیم، دوباره به هم رسیدیم.
همین جا، روبروی من، تو رو دیدم ، پُراز زیبایی و مثل همیشه پُر از زن بودن.
تمام وجودم پُر شده بود از احساس خوبی که فقط حسِ...
آشنایی م.
میخواهم خودم را به تو معرفی کنم، یک بار دیگر از نو، تویی که منو مثل کف دست خودت میشناسی. تو، ای تنها کسی که راز شب منو و رمز دل منو میدونی و نگهبان قلبمو سر در گم میکنی. بیا، نزدیک شو، بیا ، بیا باز هم...
حقیقتِ پیچیده در باد مرا از یاد برد
خاطره های پراکنده ...
به وسعتِ خواسته ها در چشم باد لولید
عطر سیب عطر تنم را در خود پیچید
و سکوت زیباترین صدایی شد
که از قلبِ شکسته ای بیرون تراوید
رعنا ابراهیمی فرد
♡اگر کسی یافتی ♡ که در لبخندت غمت رادید در سکوتت حرف هایت را شنید ودر خشمت محبتت را فهمید بدان او بهترین دارایی توست :)✨
آتشفشان سکوتم!
آسمانی کبود که نباریده بند آمده
زنبقی که از زیر سنگ روییده
نیلوفری که دستش به خشکی نرسیده
و اینک سکوت...
تفکری بر،
بالاتر از رنگ - سیاه - رنگی نیست
و تطهیری بر،
تاریکی وحشت زای حیات
و صدای اذان
که آغاز شب را، اخطار می دهد
و سکوتی پر معنا برای آسمان
رعنا ابراهیمی فرد
فریاد میزنم
فریادی خفقان آور
فریادی از جنس سکوت تنهایی هایم
فریادی که تن ژنده پوش پنجره های چهار دیواری ام را میلرزاند
فریادی که پر پرواز پرنده ها را از آنها گرفته است
فریادی که باعث توقف عبور رهگذران پیاده روی خیالم شده است