متن عاشق

زنان را مردان عاشق زیباتر میکنند،
پشت زیبایی هر زن مردیست، که ساعتها
در آینه به او نگاه میکند.

دنیاکیانی

دست من گیر که این غمزده تنها شده است
عاشقم باش که دل خانه ی غم ها شده است

دل و دین باخته ام من به تمنای لبت
نظری کن که دلم عاشق و رسوا شده است

شب تنهایی ما را که نباشد سحری
لااقل شمع شبی باش که یلدا...

تا به خودم آمدم، فهمیدم که بیمارم، یک بیمار روانی، روحم بیمار است، روانم درد می کند، قلبم تیر می کشد و بی رحمانه بر وجودم تازیانه می زند، گاه به مانند یک مار زخمی به دیگران نیش میزنم و پرخاش می کنم و گاه مهربان و مظلوم می شوم...

من عاشق و دیوانه به تو
هر چه که دیدم همه تو

جزئ تو چه کس می شود تو
از توست که این من شده تو

دنیا دیگر ظرافت نمی شناسد، نکته سنج نیست. آدم ها نمی فهمند لحظه نشستن و برخاستن، نوشیدن یک لیوان آب یا باز کردن در یک قوطی توسط معشوق در چشم عاشق چقدر می تواند باشکوه، پر هیمنه و زیبا باشد. اما برایشان مهم است که اسم معشوق شان چقدر دهان...

من گمان می کردم که
برای دلباخته کردنش باید لبخند بر لبانش بنشانم، ولی هربار که می خندید این من بودم که عاشقش می شدم!

تو زیبایی
زیباتر از همه زنانی که می شناسم
مهربانی
وچشم هایت طعم بلوط می دهد
رعناتر از همه زن هایی
و دلربا در آستانه میانسالی
ایستاده در برابر ویران کننده ترین
بادها و هجمه ها
تو مظلومانه زیبایی
و بی رحمانه عاشق
تو را دوست دارم
که هنوز عطر...

از نگاهم، از نگاهت
می شود فهمید که؛
چشمِ عاشق ها پر است،
از حرف هایِ بی صدا...!

زمانی که می دانی دلت لرزیده است.
نظاره می کنی می بینی آسمان دلت ابری شده و صاعقه های پی در پی جودت را پر از سوال و پرسش می کند.
و وقتی از اعماق وجودت پی می بری که عاشق شده ای ناگهان ابر های دل شروع به باریدن...

زمانی میفهمی عاشق شده ای
که می بینی دوست نداری بخوابی
چون واقعیت،شیرین تر از رویاهایت شده است...

_امیلی برونته
_بلندی های بادگیر
_ترجمه ی رضا رضایی

دل شکسته عاشق به آه می لرزد

عشق...
عنکبوتی بی رحم است
که همه ی ما را تور میکند
همه ی ما عاشق میشویم
من...عاشق تو
تو...عاشق او
او...عاشق او
عزیزم...عشق وحشتناک است
عشق همیشه یک سرش میرسد به قاف

محمودرضا عزتی
از کتاب پلیور زرد

وقتی تو هستی
آسمون پر از نوره
غم از قلبم هزارون سالِ دوره
الهی نشکنه قلبِ من و تو
که هر کی عاشقه
قلبش بلوره...


_برشی از ترانه قدیمی

اصلا مرا چه به سیاست های عاشقانه!
من از عشق همانقدر میدانم که باید دوستت داشته باشم...♡
نه از صبوری چیزی میدانم وَ نه از اِفاده های زنانه چیزی در چَتته دارم.
من آنقدر ساده ام که حتی نمیدانم چطور بدون دعوا و غُر زدنهای از روی دلتنگی با دلم...

شب است، و تو همچنان در قلبم لبخند میزنی
من همیشه عاشقت هستم و تو همیشه با منی

آرامش جانم
هر شب نگرانم!
فردا تو نباشی
دیوانه بمانم
عاشق تر از آنم
غیر از تو بخوانم!
تو جان و جهانی
ای روح و روانم...

_برشی از ترانه

نگاهی می کنی ما رو ﻣﮕﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺪﻳﺪی ﺗﻮ
‫ﻳﺎ ﺷﺎﻳﺪ دﻳﺪی و رﺳﻮاﺗﺮﻳﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺪﻳﺪی ﺗﻮ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
‫یا ما مجنونیم خونه خرابی عالمی داره ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
‫ﻳﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﻣﻮﻧﺪه و دﺳﺖ از ﺳﺮ ﻣﺎ ﺑﺮ ﻧﻤﻲداره‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
‫خداییش فرقی هم انگار نداره ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
‫ﻳﺎ اﮔﻪ داره دل رﺳﻮای ﻣﺎ ﺑﻨﺪ کرده و...

به سیما و لبِ لعلِ تو ؛ سوگند

دلم ، گشته؛ به دیدارِ تو؛ خرسند

به نازِ، هر دو چشمانِ خمارت

شدم عاشق، به لبخند؛ تو دلبند

به حسن و آن همه زیبایی تو

نگاهم، با نگاهت ؛خورده پیوند

بادصبا

دیدی دلا شیدا شدی
مجنون بی لیلا شدی
گفتم دلم عاشق نشد!
عاشق شدی رسوا شدی!
این رسم عاشق کشتن است
دل کندن از جان و تن است
ای دل بسوزی در غمش
تنها شدی با خاطرش...

_برشی از ترانه

به تو اعتماد دارم آن هم در زمانه ای که حتی از تصویرم در آینه می ترسم.
به تو اعتماد دارم چرا که هیچ گاه تنهایم نگذاشتی... حتی در روزهایی که با دلم لج کرده بودم و صدایت نمی زدم.
به من اعتماد کن؛ من که خودم را به تو...

دوری ، فاصله و فضا بین ماست
و تو این را نشان دادی و ثابت کردی
نزدیک ، دور ، هر جایی که هستی
و من باور می کنم قلب می تواند برای این بتپد
یک بار دیگر در را باز کن
و دوباره در قلب من باش
و قلب...

زندگی خوب و بدش به کام ما شد

قرعه ی عشقی زد و به نام ما شد

اونی که حتی تو خوابم نمی اومد

توی بیداری اومد عاشق ما شد

اگه دنیا پر از عاشق نباشه

تو این دنیا دل صادق نباشه

همون بهتر که این دنیا نباشه

زمین و...

من نمی خواستم عاشق بشوم اما حیف
مخملِ گرمِ صدای تو مرا جادو کرد!

دنیا مال همه
بیخیال همه
من با تو حالم خوبه فقط
بگو راحت چته
من حواسم بهته
کم نشه یه تار مو ازت
هرجای عالمی
وقتی دلتنگمی
من خودمو بهت میرسونم
میخوامت بی حساب
من بیدارم تو بخواب
سرد بشه روتو بپوشونم
عمدا از تو میپرسم کجا
یعنی مث دیوونه...