متن گناه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات گناه
.
در این زمانه گناهی که مهربانی کرد
به من بگو که بدانم کدام جانی کرد؟
سلام کردم و چون دیگران نشستم، او
میان این همه آدم مرا نشانی کرد
نگاه کرد؛ سپس خیره شد؛ سپس برخاست
اگر چه خنده من نیز همزمانی کرد
گرفت دست مرا مثل قایقی کوچک...
گناه قلبم،
چیزی جز عاشقی نبود...
عاشقی کردن هم جرم نبود،
اما گناه بود...
و چه گناهی شیرین تر از عشقی که به تو دارم...؟!
برای گناه عاشقی، هیچ حکم و محکومیتی را در نظر نمی گیرند...
فردی که عاشق می شود، هر چقدر هم که گناهش سنگین باشد، نمی...
نمیفهمم چرا در این دنیا دل شکستن،بی مهری و نامهربونی شده مد هر سال،شده از واجبات زندگی.
«کاش خداوند روزی به این مردم بفهماند کسی که دلش را شکانده ای اشرف مخلوقات من است،جدا از اشنا و فامیل بودن من مسلمانم شکستن دل هر ادمی گناه بزرگی به بار دارد»...
همه ی وجودم را میگویم
لحظه ای دلم برای درماندگی اش سوخت.
دستی نبود ک تکه های خورد شده اش را جمع کند .
خودش را بند کسی کرده بود ک هیچ نمی فهمید از عشق، هیچ نمی دانست از علاقه،هیچ درکی از دوست داشتن نداشت.
مگر چ گناهی کرده...
دلم را به تو دادم؛
به تویی که اهل ماندن نبودی.
از همان اول، رفتنی بودی و من این را خوب می دانستم؛ ولی به روی خود نمی آوردم.
حال تو رفته ای و دلم را نیز با خود برده ای و من همچنان در انتظارم.
البته نه در انتظار...
گاهی اوقات
به تحریر آورم افکارِ خویش را
و محکوم می کنم
رویداد های پس و پیش را.
چشم ها را می بندم
و هجوم می برم به عقیده ها
جای هیچ انکار نیست،
من پرم از حیله و فریب ها.
گویم که،
چه موجودیست این جهانِ پست؟
هیچ بود...
چه تلخ است شرمساری کبیر از جفای صغیر...
چه سخت است رجعت حرف اُلفت از شهوت کُلفت...
آه که چه بد غلامانی بودیم که حرف خالق را به شهوتی زود گذر برگرداندیم و با پاره ای از روحش با تمام وجود گناه کردیم و هر چه گذشت از شرافت دورتر...