متن یلدا
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات یلدا
عقیقِ یلداییِ لبهایت،
از گلِ خورشید می سراید،
و آفتاب را،
در فورانِ آتش،
به شرار و شعله وری می خواند…
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنم احساس)
«تو» باشی و امواجِ نگاهت؛ ای کاش!
«من» باشم و حسّم به پناهت؛ ای کاش!
وقتی که به پایان، برسد، یلدامان،
«دل» باشد و خورشیدِ پگاهت؛ ای کاش!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
🍇🍉🍎🍒🍓🍊🍅
خُمخانه وُ هم، سبوی جان را عشق ست؛
احساسِ تب و، هلوی جان را عشق ست؛
شورِ شررِ بوسه دلم می خواهد؛
یلدای لب و، لبوی جان را عشق ست!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی
(الف احساس)
🍅🍊🍅
دیوانِ تپش دارد، دنیای صفا؛
امواجِ عطش دارد، دریای رها؛
وقتی که شکوفا شد، احساسِ نفَس،
رویای غزل دارد، یلدای وفا!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
🍇🍉🍎🍒🍓🍊🍅
یلدا و شبِ چلّه ی ایرانیِ ما؛
پیدا شدنِ شورِ زمستانیِ ما؛
در محفلِ مِهرِ خانواده، برپاست،
احساس و غزل، با حافظ خوانیِ ما!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
* شورِ زمستانی: انقلاب زمستانی
🍇🍉🍎🍒🍓🍊🍅
از راه رسیدَست، شبِ مِهر و وفا؛
دنیا شده از: رویشِ آن، غرقِ صفا؛
بیواسطه روشن از: شکوهِ رویاست،
احساسِ نهانِ شامِ یلداییِ ما!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
🍇🍉🍎🍒🍓🍊🍅
راهِ دلِ خود بگیر و رَه نامه بخوان؛
از صورتِ ماهِ خویش، مَه نامه بخوان؛
یلدا شده احساس بگیر از: تبِ جان؛
با بیژن و با منیژه شَهنامه بخوان!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
🍇🍉🍎🍒🍓🍊🍅
هر کسی موی تو را دیده به یلدا گفته تو
دلم از عشق تو یخ بسته به سرما گفته تو
برگ ریزان است
به یلدا می اندیشد
آذر
درآوارگی برگها
صیدنظرلطفے
شب یلدا
شب یلدا رسید اما نیامد
بلند بالا...بلند بالا ...نیامد
خزان آلوده فصل جنونم
تسلی دلم، لیلا نیامد
نمیدانم چه سرّی دارد اما
نشان از آهوی صحرا نیامد
چراغ روشن بزم محبت
نگاه چشم بی پروا نیامد
برای لحظه های بی قراری
به ناز فتنه شهلا نیامد
انار و...
ای تو هوای نفسم فکر و خیالم شده تو
یوسف قلب خسته ام ورد زبانم شده تو
من شده ام اسیر تو یا که نشانم شده تو
منم طعمه برای تو یا که شکارم شده تو
رنگ سیاه موی تو رفته در این قاب دلم
هر کسی موی تو را...
بی تو ، یلداست شب خاطره ها
فالِ سر سبزی این دشت بیا . حجت اله حبیبی
حسرت وا شدن پنجرها چه کنم
مانده ام با شب چشمان تو چه کنم
گر چه تردید ندارم تو دنیای منی
نیستی امشبو با غریت دنیا چه کنم
امشب از حادثه عشق جهان لبریز است
عشق را گر به تماشا ننشی چه کنم.
حافظو شعرو غزل با تو شنیدن دارد....
دردانه ی آذر
دختر زیبای پاییز
آری
با تو هستم یلدا جان!
دلتنگم
دلتنگ تر از تمام سالها
و بی تاب و دل نگران
نزدیک است وقت آمدنت
تا چند دقیقه دیگر
از راه می رسی
اما من
خسته ام
خسته تر از آن که
به پیشوازت بیایم
و چون...
هنوزمانده است
تا گلهای پیراهنم
بوی انار بگیرند
شب راگفته ام
انقدر بیدار بماند
تا یلدا
خواب آمدنت را
تعبیر کند
پر غرور است..
گفتم بمان..مهتاب.!
امشب شب سرور است
مهتاب..
گفت
اما.!
یلداست
پر غرور است
یک شانه بیاورید ...
پریشانی یلدا
به چله نشسته است
✍️مهری چراغی(موژان)