ای سرو باغ و بستان ، ای میر و ای تو سلطان ای قبله گاه و ایمان یادم، تو را فراموش من قطره ام تو دریا ،عاشق منم تو شیدا خضری و من چو موسی یادم ، تو را فراموش بی نام و بی نشانی ، چون برگ در خزانی...
چهارشنبه سوری را با من باش دستانت را به من بده تا از روی آتش بپریم و غصه هایمان را بسوزانیم به جایش عشق آتشین به دلهایمان بیاوریم.