متن عشق عمیق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق عمیق
دوست داشتن ، لباس تن نیست ...
که هر وقت به دلت ننشست ، درش بیاری و بندازیش گوشهای. دوست داشتن مثه یه عطر قدیمیه، که حتی
اگه سالها بگذره، باز با یه نفس، دلتو میلرزونه. یعنی
حتی وقتی ازش رنجیدی، باز دلت براش پر می زنه ، بیقرار یه...
من صدات میکنم هوژینم !
هوژین میدونی این کلمه یعنی چی؟
یه کلمه کوردیه که یعنی " زندگیبخش"، یعنی تو برای من همون معنی رو داری. از وقتی که تو هستی، همه چیز برام رنگ و بوی دیگهای پیدا کرده. صدات که میشنوم، انگار یه جورایی زندگی توی رگهام جریان...
▭ دوست دارم ؛
مثل آهنگهای مجید رضوی، آروم و بیصدا، توی خلوت ترین لحظههات جا بگیرم.
مثل حرفای شایع، بیپروا و ساده، خودمو بندازم وسط تمام خیالهات، بی ترس، بی شک.
مثل بغض قشنگ رستاک، با هر نگاهت دلم بلرزه و شعر بشم ؛ شعر بشم که فقط واسه...
تو شدی یک قسمت از شعر های من
نه فقط در شعر ،حتی تو شدی بخشی ز من
خدایا نگاش کن چجوری میادش.
منو کشته اون صورت ناز و ماهش.
نمیدونه انگار دلم بد میخوادش.
تا هر جا که باشه با چشمام میپامش.
نمیدونه چشماش عجب حالی داره.
صداش جنس ارامش خاصی داره.
نگاش وای نگو دل واسش پاره پاره.
تو چشمای نازش چه دنیایی داره.
خدایا نگاش...
اگر عشق نبود تو را نمی شناختم و اگر تو نبودی عشق را نمی شناختم.
بمون با من؛ که هر روز این
صدای تاپ تاپِ قلبم
برات آهنگِ دل داره
برات دل میزنه، هر دم
از وقتی که دیدمت فراموشی گرفته ام.
همه چیز جز تو را فراموش کرده ام.
دوستداشتنت را
آنقدر مینویسم تا شعرها همه سپید شوند!
چرا که من
از برکت موهایت به خورشید رسیدهام و
از گرمای بودنت
ایمان آوردهام به رسالت نجیب زندگی!
به لطف لبخندت
دامن دختران روستایی
دشت شقایق شده!
خندههایت،
جریان سبز بهار است!
و هر قدمت،
زلزلهاییست که زیبایی به بار...
تو نیومدی...
تو اتفاق افتادی.
مثل خوابِ ظهرِ تابستون،
بیصدا
اما انقدر عمیق،
که تنم هنوز بوی بودنتو میده.
من نگفتم دوستت دارم...
بدنم گفت،
نگاهم گفت،
نفسهام وقتی حوالی تو کند شدن، گفتن.
تو اومدی توی من،
نه با دستهات،
با بودنت.
و حالا هر شب،
من یه تکه...
من باغِ عشقم؛ باغِ احساس
با بوسههایت پُرتبم کن
آویزهی مهر و، وفا را
آویزِ هر روز و، شبم کن
من از اون آدمام که
اگه کسیو بخوام
تهش همونو میخوام
نه حوصلهی بازی دارم
نه توان شروع دوباره
من یا میمونم
یا برای همیشه میرم
ساکنی در قلب من.
معنی عشق شاید همین باشد،
سکونت در میان قلب من.
عشق یعنی...
نگهت با نگهم خورده گره.
تو را دوست میدارم؛
و راز دوست داشتن را،
با تو احساس میکنم!
تو را دوست میدارم؛
و در پیچش عاشقانه با تو،
محبّت را خوب میفهمم!
چشمان تو برده دل و دین و همه دنیایم را.
༺ براے و؋ـاבار مانـבט در وسوسه هااا..
وجوב نمے خواهـב ،ذات ریشـہ בار مے خواهـב..
گویی تمام دریاهای جهان به چشمان تو میریزند
و من آخرین غرقه ی این اقیانوس آبی ام…
تمام معادلات جهان را بهم ریخته ای
وقتی نیستی هم
هستی…
من به اندازه ی زیبایی آن چشم سیاهت.
گرفتار توام.
➷➷➷➷➷ غرورم را ب زانو نشاندم ،تا غرورت بـہ اوج برسـב..
عشق این است..