متن سیگار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات سیگار
حواسم بود به پریشونیش...
به هوای وسیله آوردن رفت بیرون و وقتی که برگشت، بوی سیگار برداشت کلِ اتاقو!
گفتم:
- نکِش بدبخت! می میریا!
با پوزخند روی لبش، سرشو گرم کرد به باز کردن کروم و ویکریل و...
پرسیدم:
- خانومت مشکلی نداره؟
صداش خش دار بود، از سیگار...
+ هی سرباز
- بله قربان؟
+ اون شخص روی نیمکتُ میبینی که فرت و فرت سیگار میکشه؟
- بله قربان
+ بغضش رو هدف بگیر تا خفه نشده
- اطاعت قربان
ارس آرامی
پیرمردی خسته از دنیای خود
از میان کوچه های شهر میگذشت
یاد معشوق در میان پاکت سیگار او
کس ندانست !!
اما سخت عمرش گذشت......
پک میزنم به سیگار توی دستم سر سیگار میسوزد و اتش میگیرد مانند خودم که سوختم
دوباره پکی عمیق میزنم تلخی اش همراه با بوی شکلات ، آمیخته با بغضی تلخ به گلویم چنگ می اندازد و می خراشد
حالا دیگر رمقی در تن رنجورم نیست ... فقط انقدر توان...
یارم نقاش بود
و بسیار عاشق سیگار
گفتم مرا بکش و سیگار را ترک کن
سیگار کشید و مرا ترک کرد ...
سردرگمی سوال قشنگی است بعد تو
تا مرگ احتمال قشنگی است بعد تو
قبول می کنم بهار عوض نمی کند مرا
اجازه میدهم غبار عوض نمی کند مرا
اشکم به نردبان توسل نمی رسد
آهنگ قلب من به تعادل نمی رسد
افتاده آتشی به تمام وجود من
هی ذره ذره...
سیگار
اینم تموم شد...
سیگار و میگم...
آخرین نخ بود...
البته آخرین نخ این پاکت...
می خوام برم خیابون قدم بزنم،
پاکت بعدی رو هم همون جا باز می کنم...
می خوام کمی با هم حرف بزنیم...
می دونم صدام و نمی شنوی اما...
شاید یه روزی این خیابونا مسیر...
هر شب غصه میخوریم
من و سیگار
او غصه ی مرا
و من غصه ی تو را
بعد از تو
من و غم و سیگار و لب هایم هماهنگیم
خاطراتت را دود میکنیم
شب از نیمه گذشته
و ما بیداریم هنوز
رفتی بدون یک خدا حافظی ی دیگر
من ماندم و سیگار و دود و برج خاکستر
من ماندم و این درد جانفرسا و یک گوشه
با خاطراتت می شوم گم توی هر دفتر
تنها درون خانه با خود عالمی دارم
از ابتدای پنجره تا انتهای در
با حس بد هر...
گاهی سبد سبد گل سوریست قلب من
گاهی نماد زنده به گوریست قلب من
این مغز من مسیر خودش را شکسته است
خود را به دام پیله ای وارونه بسته است
یک عمر رو به آیینه دیدم که کیستم
یک عمر روبه آیینه دیدم که نیستم
اصلن من اتفاق تن...