متن ماه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ماه
خواب دیده ام
ماه خود را از بستر شب
به دار آویخته
ناله
ناله می زدم...
از عمق وجود
دستهایم گریبانم را رها نمی کردند
گویا ادامه ی داستان را نمی خواستند
همان دستانی که تو را نداشتن را بلد نشدند.
کاش خواب بود!
کاش سرانجام مرگ ماه بود.
شبها،دفترچه خاطرات زندگی مان هستند...
حرفهای دلمان را می گوییم
ماه می نویسد
ستاره ها گوش میکنند
و خوشا به حال ما که در این جهان،ستاره ها ساقی حرفهایمان هستند
این یاد تو، و من
افسانه ای شده ست
ماه و پلنگ تر...!
مرا به بزم عاشقانه ات ببر
در این شبی که ماه
با نگاه هر ستاره
جرعه جرعه مست می شود...
پیاله ام شکسته است
تو از شراب چشم خود
دو جرعه قرض می دهی؟
با وجود اینکه صاف و ساده بود
چشمهایش ناز و فوق العاده بود
هرچه از زیباییش گویم کم است
ماه گویی بر زمین افتاده بود
علی اکبر اسلامیان بیدل خراسانی
در آن هنگام که شب فریب ثانیه های خاموش را می خورد خواب همه جا را فرا گرفته است.
آسمان رنگ عوض می کند و پهنه به تاریکی می دهد.
خوف همه جا را گرفته است، ستارگان آن دم نور را به فراموشی می سپارند؛ اما همچنان زندگی ادامه دارد...