متن عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق
تو فقط باش...
بودن تو کافیست برای جاری شدن معنا در جهان.
اگر پرنده هستی
آسمان، بیدغدغهتر پرواز خواهد کرد
اگر ماهی هستی
دریا آرامتر نفس خواهد کشید
اگر گل هستی
دشت ، رنگ تازهای خواهد گرفت
تو فقط باش...
بینیاز از واژه ـ بینیاز از اشاره
و بگذار عشق...
تو فقط باش...
بودن تو کافیست برای جاری شدن معنا در جهان.
اگر پرنده هستی
آسمان، بیدغدغهتر پرواز خواهد کرد
اگر ماهی هستی
دریا آرامتر نفس خواهد کشید
اگر گل هستی
دشت ، رنگ تازهای خواهد گرفت
تو فقط باش...
بینیاز از واژه ـ بینیاز از اشاره
و بگذار عشق...
گفتم:
«ای که هنوز نیامدهای
چرا ردّ پایت از پیشانی ام نمیرود؟»
و عشق
چون مرغی بیجهت
بر شانهام نشست و گفت:
«تو هنوز نیفتادهای
چگونه میخواهی برخیزی؟»
در آینه نگریستم
نه خود بودم
نه دیگری
سایهای بودم، افتاده بر آتش
بیصدا
بیصاحب
اما پر از فریاد
من به آتش...
غمگین غمگینم
محتاج تسکینم
حس میکنم سنگی
گذاشتن رو سینم
میخوام به آینده
کمی خوش بین باشم
امّاچرافکرت
نمیره ازیادم
قلبم کنارِکی
عشقُ تجربه کرد
هرگز نفهمیدی
عشق یعنی چی نامرد
(آتیش قلبم رو
هِی شعله ور کردی
بازیچه کردن از
کِی شده سرگرمی 2 ) کورس
از فرط عاشقی...
بر لبم خنده، ولی در دلِ من ماتم بود
خنده ای سرد، که از گریه ی پر باران بود
هرکجا نام تو را عشق به لب میآورد
پشت آن زمزمهها، سایهای بیپایان بود
رفته بودم که فراموش کنم نامت را
هرچه را یاد نبرده ست، به دل پنهان بود
عاشقی...
﮼هَــم 𝑴𝒂𝒉𝒆 مَنــیٖهَـم 𝑱𝒂𝒏𝒆 مَــنٖ ⅌♥️🌔
زن ، آغازگر زندگیست و مادر، معناگر آن.
در نگاهش، تمام جهان آرام میگیرد و در آغوشش، کودک، خدا را نزدیکتر میبیند.
مادران ، فرشتههایی هستند که بیبال ، پرواز میکنند...
و زنانی که مادر میشوند، جهان را عاشقانهتر ادامه میدهند.
در آینهی صدای مادر، مهربانی جریان دارد.
زنی که...
و چه شیرین است انتظاری که از جنس وصال نیست.
بلکه بارقهایست از حضور بینام و نشان یار...
که در نسیمِ خیال میوزد و در سکوتِ کلمات،
نامت را آرام آرام مینویسد بر دل جهان.
چه باک اگر قرنها بگذرد وقتی هر لحظه ،
آیینهایست برای تماشای بیپایانِ تو در...
آری…
عشق، زبان خاموش خداست در زمزمههای دل.
عشق، آغاز هر خلقت است و پایان هر بیقراری.
اگر دل بیعشق بماند، گویی زمین بیخورشید است؛
و اگر جان به عشق آغشته نشود، نه حیات معنا دارد، نه کمال.
عشق، همان نَفَس نخستینِ روح است در لحظهٔ آفرینش.
ما نیامدهایم تا...
«متن برای تبریکتولد»
به نام آنکه شکوفهی بودن را در لحظهها مینشاند…
فرارسیدن روز میلادتان، روزی که نام شما در تقدیر زمین نوشته شد، فرصتیست تا بهانهای بیابیم برای گفتنِ یک حقیقت روشن:
بودنِ شما، وزنیست افزوده بر اعتبارِ رفاقت، شأنیست برای کلمات، و نَفَسیست که زندگی را فاخرتر میکند....
بعضیها تحملکردنی نیستن...
چون حضورشون مثل هوای گرفته اس
و اصلًا ظرفیت هوای تازه رو ندارند.
اما بعضیها ، خودشون یک نسیم دلانگیز هستند.
کافیه فقط کنارمون باشن تا زندگی دوباره نفس بکشه.
شخصاً معتقدم که ما به دنیا نیومدیم برای تحمل کردن سایهها…
اونی که نور نمیپاشه، فقط وقتت...
تو همان تعریفی از «دختر» ی
که هزار واژه کم میآورد برای توصیفش؛
هم صدا داری، و هم صدا میشوی...
در چهرهات آرامشیست که هیچ لنزی قادر به ثبتش نیست و در لبخندت، نجاتیست که میتواند جهان یک مرد را از نو معنا کند…
با آوایی از جنس واژههای نجیب......
چه خوش رسید شعرِ تو
به چشمه های جان من
که واژه واژه اش پُر از
نسیم آشنای توست...
خدانگهدار :
عشق نباید باقلبم
اینجوری تامی کردی
یه دنیاغم ودردُ
تو قلبم جامی کردی
مَنی که تنهاازتو
تو قصّه هاشنیدم
فقط خداشاهده
چه دردایی کشیدم
شاهده که چن ساله
گرفتار تو شدم
حالَم بَدِه ، خسته ام
هِی می ریزم تو خودم
آرزومه دوباره
برگردم به گذشته
وای همون...
چه خوش رسید شعر تو به چشمههای جانِ من
که واژه واژهاش پُر از ، نسیمِ آشنای توست...
به آغوشم کشیدی ناگهان، جان از قفس افتاد
قلم با دیدنت دیوانه شد، شعرم به رقص افتاد
🍃 𝓑𝓪 𝓷𝓰𝓱𝓪𝓶𝓮-𝔂𝓮 𝓭𝓮𝓵-e 𝓑𝓮𝓱𝔃𝓪𝓭 𝓖𝓱𝓪𝓭𝓲𝓻𝓲🍃
در جدال عشق و منطق، منطق از بی منطقی
این دل دیوانه را هر شب شماتت میکند
دل و عـقلم نه یارند و نه دلدار
که آن انکار دارد این چه اصرار
بیـا دل دل نکـن ای دلــبرِ جـان
که باشد عشـــق بنـیاد همه کار
تو آن غزالی و من، شیرِ مستِ پا بَسته
که از تو میکَنم اما ، نمیروم هرگز...